00:00
00:00
00:01
脚本
1/0
بزرگ جرسل شروع کنیم با کلام خداوند در رساله رومیان، فصل سوام آیه ده چونین میخونیم. چنانکه مکتوب است که هیچ کس آدل نیست، نه حتی یکی. هیچ کس فهم نیست. هیچ کس جویای و خدا نیست. همه گمراه و جمیعاً باطل گردیدند. هیکوکاری نیست، نه حتی یکی. گلوی ایشان گور و گشاده است به زبانهای خود فریب میدهند زهر مار در زیر لب ایشان است دهان ایشان پراز لعنت و تلخیست پاهای ایشان برای خون ریختن شتابان است حلاکت و پریشانی در راهای ایشان است راه سر را ندانستند خدا ترسی در چشمانشان نیست اینا توصیف های جنایتکار ها نیست، بلکه اینا خصوصیات همه ما انسان هاست قبل از این که خداوند ما رو نجات بده. در این دنیای که ما زندگی می کنیم عدیان زیادی وجود دارد. مردم هم اغلب در همون دینی که به دنیا اومدن، دین پدرانشون بزرگ می شن. اگر در یک خانواده هندو به دنیا آمده باشه، اون فرد آخر عمرش گیاخار میشه، خیال میکنه گاف هیوان مقدسیه، گوشت گاف نمیخوره، به کارما اعتقاد داره، یعنی اگر به دیگران بدی کرد، باید منتظر یه اتفاق بد باشه. اگر این فرد در یک خانواده مسلمان به دنیا بیاد، معمولاً تا آخر امرش مسلمانزاده است، میترسه مرتکب شکر بشه و به جهنم میوفته. خیال میکنه قرآن کتاب آسمانیه. خیال میکنه اسلام آخرین دینیه که خداوند به انسانها داده. این فرد معمولاً به چشم زخم اعتقاد داره. یک سری مکانها برایش مقدسه. حالا اگر در خانواده زرتوشتی به دنیا بیاد، حتی دقل مثل بچه مسلمون ها بهش یاد میدن دروخ بگی، بهش یاد میدن که گفتاره نیک، کنداره نیک، پنداره نیک. به این صورتی که هر یک از ما بزرگ میشیم در خانواده جامعی که بزرگ شدیم اعتقاداتی رو که پدران ما داشتن یا دیگران داشتن میپذیریم و اینها زندگی ما رو متأثر میسازه. و به امون شکل هم از دنیا میریم مگر این که خداوند یه اتفاق در زندگی ما روی بده تا جویای او بشیم. حالا اگر این اتفاق روی بده به فکر خدا و عوضیت بیافتیم، اولین فکری که به ذهنمون میرسی اینی که من باید یه کایی رو انجام بدم تا خداوند از من خوشنود بشه. همه ی عدیان زمینی هم دقیقاً هم این مطلب رو میگن تحکیدشون و کارها اینی که یعنی شما باید یک سری عمال مذهبی رو یا عمال خیلی رو انجام بدید اون مطالبی که دینتو به تو یاد میده تا از طریق اونها پذیرفته بشید یا باید یک سری کارها پرهیز کنید هیچ کنوم از اون عدیان نه اون دینی که هندوها دارن، نه دین مسلمی، نه دین بودایی ها، نه دین زردشتی ها قادر نیست که اون نیاز اصلی انسان ها رو برطرف کنه همه این عدیان بدون یک نجات درنده هستن اگر روزی وجدان ای که از پیروان اونا بیدار بشه به فکر جهان بد بیفته از خودش بپرسه چه کنم تا نجات یابم؟ انا جوابی که بهش میدن این که برو و اون کاری رو که دین بهت میگه انجام بده. هیچ کدوم از اون عدیان به پیروانشون نمیگن که تو یک گناهکار هستی. هیچ کاری برای نجاتت از دست تو بر نمیاد. اون مطالبی که در این آیات برای توم خوندم. اینا وضعیت ما رو به طور طبیعی توصیف میکنه. این خبر بدیه که ما دوست نداریم بشنویم عدیان زمینی هم این خبر رو به ما نمیدن و شما هم هرگز پی به عرضش انجیل نمیبرید هرگز جویای خدای زنده و حقیقی نمیشید به اون برکاتی رو که انجیل به رائیگان به شما میده مگه این که اول این مطلب رو در مورد خودتون درک کنید درک کنید که شما بدون مسیح هستید جدای از اون برکات حیات عبدی بدون خدا و چون شریعت و خداوند و مرتب می شیکنید تحت لعنت رو قرار دارید و تنها چیزی که باید انتظارش رو داشته باشید محکومیت عبدیه ای که مرگ اون رو بر سر شما میاره مگر آدمی گناهکار این حقیقت رو نفهمه و درک نکنه نیازی هم بی ایک نجات دنده نیمی بینه فکر میکنه یک سری کارهای ثواب انجام میده و میتونه خودش رو رستگار سازه رضا، ضروریه که دریابیم در محظر خدای قدوس، در حضور خدای زنده در چه وضعیتی هستیم؟ کاملا گمگشته ایم، بدون امید و از همه بدتر ناتوان از نجات دادن و خودمون. این اولین و ضروری ترین درسیه که باید از مسیحیت فرا بگیریم. من شما وقتی که به دنیا میاییم، با ذات گناه آلودی به دنیا میاییم. و این بزرگترین مسیبتیه که یک فرد میتونه داشته باشه بدن این که بیمار میشه، درد و رنش تحمل میکنه و حکم مرگ برون قرار گرفته تا وقتی که متوجه این موضوع نشیم، جویای خدای زنده نمیشیم از درس اول مسئلیت اینه مسیبت آدمی و ناتوانی کاملش از بهبود دادن وزش از قبل از این که شما موجه نیک رو بشنوید، بعد این خبر بد بهتون برسه شما هیچ امیدی برا تو نیست؟ خدای زنده با شما دوست نیست؟ برعکس ببینید در ابتدای رساله رومیون خداون چی میگه؟ زیرا غذب خدا از آسمان به زهور میرسد علیه هر بیدینی و شرارت مردمانی که حقیقت را با شرارت سرکوب میکنه. این وضعیت من و شماست، مگر این که خداون به ما رحم کنه. گناه و کتاب مقدس تشبیح شده به بیماری جزام و خداوند بخاطر این موضوع رو به قومش یاد بده در آین یهود کسی که جزامی بود این کاملا از جامعه ترد می شد ناپاک محصول می شد کسی نزدیکش نمی اومد به این شکل وقتی که خداوند به ما نظر می کنه ما رو افرادی پلید و آلولی می بینه گناه مسئلهی بسیار جدیه در این جهان باعث مرگ ما می شه اگر نواخش شده با گناه از این جهان بریم، در جهان بعد باعث هلاکت عبدی ما میگرده. منطقه چون ما مسلمانزاده هستیم، درک این آموزه گناه خیلی مشکله. درادر اون دینی که ما درش بزرگ شدیم چیزی به نام گناه وجود نداشت. برای هر گناهی اونجا یک مجاوز شرعی دادن. شما دروغ شرعی دارید، شما زنای شرعی دارید، دوزدی شرعی دارید، قتل و آدم کشی، همه اینا ها شرعیه. اصلا نمیدونیم گناه چی هست. بزارید پس... ببینیم عهد جدید اونو به چه شکل تعریف می کنی؟ به شکل خیلی ساده، اولی یوهننا فصل 3 آیه 4 چونین میگه گناه مخالفت شریعت هست یعنی بیقانونی یعنی زیر پا گذاردن شریعت خداون حالا این چه عمدی باشه و چه صحبی؟ هر جای این که قانونی گذارده میشه باید یک مجازاتی برای قانون شکرنها وجود داشته باشه اگر مجازاتی درکار نباشه که قانون بیفایده میشه هیچ کس به اون اهمیتی نمی ده. خدای ذهنم که شریعتش رو به ما داده خطاکاران رو، کسانی که اون شریعت رو می شکنند بدون مجازات نمی زده. آیات زیادی در کتاب مقدس هست وقت یک آیه را از عهد قدیم براتون ذکر می کنم مزموع یازده آیه شیش بس شریران اخگرهای افروخته خواهد بارانید سحم پیالیانها گوگرد و گداخته و باد سوزان خواهد بود زیرا خداون آدل هست و عمال پارسایانه را دوست می دارد در عد جدید مجازات گناه در یک واجه خلاصه شده موضوع گناه مرگ است رومیان 6.23 بدین مناکه کوچکتر این تخطی از شریعت خداوند عدم تتابق با درخواسای اون آدمی رو در معرض مر قرار می ده. همه ای انسان ها روزی می میرن به این علت که همه ای انسان ها گناه کارن. همه این نیاز دارن به یک نجات دهنده. این موضوع کاملا شموله. هیچ استثناعی درش نیست. همه ای ما گناه ورزیدیم و می ورزیم بدون استثناع به علت این که گناه میکنیم تحت غذب خدای زنده هستیم. نتیجهش رو در همین دنیا در مسیبتها و دردها و افسردگی هایی که می کشیم تجربه می کنیم و در نهایت مرگ اگر از این لعنت نجات پیدا نکنی وقتی که مردیم عذاب عبدی در انتظار مونه و کارهای ثواب هیچ نقشی در نجات ما نداره هیچ ذره تأثیر بر آینده ما نمیذاره یعنی مثلا شما که به کلیسا می آید به مسیحیت علاقمند شدید باید این مطلب ضروری رو درک کنید. باید بدونید که به طور طبیعی وقتی که به دنیا اومدید تا به این لحظه در چه وضعیتی هستید. اونجوری که خدای زنده به شما نظر می کنه. نه اونجوری که خودتون فکر می کنید یا خودتون رو مقایسه می کنید با جنایتکارها و آدمکشا و نتیجی می گیرید که شما انسان شریفی هستید. اگر ببینیم که میزان گناهان ما چقدر زیاد هست اون وقت به عظمت کار خداوند ایسای مسیح و فیض او پی میبریم که چه بهای عظیمی رو پرداخت اما رو نجات بده از اختی که پی بردیم درکردیم مسیوت ما چقدر عظیم هست از نجات و رستگاری من سپاسگذار بیشتری در ما وجود میاد لغا در فصل 7 انجیلش این موضوع ترسیم می کنه، خداوند ما عیسای مصیبه خونه یک فریسی می ره این فریسی بسیار خشکی مذهب هست و بعد یک زن که در اون شهر معروفه به یک زن بدکاره و گناهکار می آد و شروع می کنه به گریستن پیش پای خداوند و بوسیدن پاهای خداوند ما و تدهین اون با عدر شمعون فریسی از این مطلب راضی نیست که چرا خداوند اجازه می دهی این زنی که گناهکاره حتی بهش نزدیک بشی خدابندم نیت شمعون رو میدونه، دقیقا میدونه چه فکر میکنه، برایش مثالی میزنه و میگه دو تا بدهکار هستن که هیچ کدوم از اینها یک ریال هم نداشتن تا پرداخت کنن بدیه یکی پنجاه بدیه یکی پونصده حالا در این مسأل اون فردی که پولو به اینها قرض داده هر دو اونها رو می بخشه چون هیچی نداشتن بعد خداوند از شمون فریسی می پرسه حالا بگو کدوم یک از اون دو به دهکار او رو زیادتر محبت میکنه شمون در جواب میگه گمان میکنم آن که او را زیادتر بخشید و یعنی اون فرده که بدهی بیشتری داشته و بخشوده شده محبت بیشتری در دلش هست. زیرا درک می کنه که بدهی بزرگی داشت. این مطلبی که خداوند به شمون یاد داد به ما کمک می کنه که دریابیم هرچی خودمون رو بهتر بشناسیم به عمق شرارت و گناهی که در وجود ما هست پی ببریم و همچنین اواقع و نتیجه هولناکش اون وقت رستگاری که به رائیگان به ما عطا میشه بسیار عرضشمند میشه و بسیار سپاسگذار خداوند میشیم تمام امرمون رو اون شمون فریسی یک خشک مذهب یهود بود احتمالا دو بار در هفته روزه میگرفت دهیه کش رو میداد دعا میکرد و چون این کارهای مذهبی رو انجام میداد فکر میکرد از اون زن فاشه بسیار بهتر هست و خداوند از او راضیه شمون خودش رو مقایسی میکنه با ایک زنی که گناهکاره و نتیجی میگیره که من انسان نیکی هستم. در قیاس با اون فرد بعد من نزده خداوند بسیار مقبولم و هیچ بدهی احساس نمیکر که به خداوند داره. خودش رو گناهکار احساس نمیکر و این اشتباه بزرگ همه ایماست. چون افرادی که مذهبی هستند و مسجد میرند، چون افرادی که لاعبالی هستند، هیچ اهمیتی به خدا نمیدهند، نمیدونند که در چه وضعیتی هستند. مکاشفه چونین میگه رومیان فصل 3 آیه 23، زیرا همه گناه کردند و از جلال خدا کوتاه آمدند. بزرگ ببینیم وضعیت هریک از ما چه هست قبل از این که خداوند به ما لطف نشون بده و ما رو نجات بده. آیا ما انسان های بهتری هستیم نسبت به دیگران؟ شاید چونین فکر کنیم، شاید خودمون رو مقایسه کنیم با کسی هایی که میشه ناسیم و این ها انسان های شریرین پلوس افسوسیان به این پاسخ میده فصل دعایی یک اون مسیحیانی که در کلیس ها هستند چونین میگه میگه شما را که در خطایا و گناه ها مرده بودید زندگردانین این یک زمان بود که این ها در گناهانشون مرده بودن، یعنی به لحاظ معنوی حیاتی درشون نبود. امون جوری که ایک مرده نمیتونه به واقعیات اطرافش واکنش نشون بده. کسی که به لحاظ معنوی مرده هست، این ایش اهمیتی به خدا و وجود خداوند نمیده. به لحاظ معنوی مرده هست، نمیتونه دعا کنه، نه دعاش خداوند میشه نوه. و این کاملا به روح فرد و روان و وجود فرد مربوط میشه. مهم ترین بخش وجودی و مرده است. حیات خدا درش نیست و ایش فعالیتی نداره. به چه علت؟ به علت خطایا و گناهان. و این آدم به لحاظ روحانی مرده است. کاملا فاسده و ناتوانه از اینکه این حیات رو در خودش تولید کنه. علت این که این گناه در ما هست و ما به این شکل افتاق می کنیم و جهان به این شکل و دائمان جنگ و خسومت و دشمنی هست. کتاب مقدس به ما توضیح می دهی که این بر می گرده به ابتدای آفرینش. حضور گناه در دل من و شما و در دل بقیه انسانها بر می گرده به سقوط و گناه آدم، اولینسان ای که آفریده شد. اول قرنتیان 15-22 چونین میگه. جنان که در آدم همه میمیرند. پلوس در رومیان فصل 5 گناه و وضیعت ما رو ربط میده به گناه آدم. آی 12 چونین میگه. پس همچنان که به واسطه یک آدم گناه داخل جهان گردید و به گناه مرگ به این گونه مرگ بر همه منتقل گشت از آنجای که همه گناه کردن و بعد در آیات بعدی هم این مطلب رو تکرار میکنیم به خطای یک شخص بسیاری مردن این اون گناهی که آدم مرتکب شد به سبب خطای یک انسان به واسطه ی آن یک نفر مرگ حکرانی کرد یعنی از اون روزی که اولین بشر روی این کره خاکی پا گذاشته ها با این لحظه همه انسان ها می میرند چون این گناه اولیه درشون هست با یک خطا بر همه مردمان محکومیت انجامید گناهی که آدم مرتکب شد شامل همه نسل های بعدی اون میشه مثل حالت جنتیکی مثل خون و همه منتقل میشه نسلن در نسل قبل از این که شما حالا ایراد بگیرید و بگید چرا خداوند بخاطر گناه کسی دیگهی منو گناهکار محصول می کنه بذارید به شما یاداوری کنم، خداوند دقیقا به همین شکل شما رو نجات می ده. یعنی بخاطر پارسایی یک شخص دیگه شما پارسا محصول می شید. ازا هیچ بیعدالتی صورت نگرفت. وقتی که به کتاب مقدس نگاه می کنیم الهیات مسیحیت می بینیم که خداوند آدمی رو به شباهت خودش می آفرین کاملا هدف من تا او رو پرستش کنید تا او رو جلال بدید تا با او مشارکت داشته باشید زمانی که آدم که اولین بشر هست خلق می شه به عنوان نماینده ی همه ای انسان های بعدیه خداوند او رو بر می گذینه و همه ای ما انسان ها از نسل او هستیم حتی شما حقیقه به انجل لغا نگاه کنید شجر نامی خداوند مایی سای مسیح میرسونه با آدم همه از نسل او هستیم چون ما انسان همه از نسل آدم هستیم خداوند با او عنوان نماینده همه انسان ها وارد یک عهد میشه این عهد یک شرطی داشت مطابق پیدایش دو آیه شونزده خداوند گفت اما از درخت شناخت نیک و بد زنهار نخوری زیرا روزی که از آن بخوری بی یقین خواهی مورد آدم به نمایندیگه از من و شما به نمایندیگه از همه اینسان ها در اون عهد استاده رفتارش در این معاهده به همه نسل بعدیش مربوط میشه اگر این شرط رو حفظ میکرد برای خودش و نسل های بعدی حیات عبدی رو به دست میابد و او در شرایط بسیار عالی بود در بهترین و ایدالترین شرایط ذاتی که داشت کاملا پارسا بود حکمت و قدوسیتش کامل بود ذره گناه درش نبود هنوز گناهی صورت نگرفت بود ذاتش کاملا متفاوت با من و شماست ولی ازا گناه ورزیدن برایش بسیار کار سختی بود اول تیموتوس دو چهارده چونی میگه و آدم فریب نخورد بلکه زن فریب خورده در تقصیر گرفتار شد و بعد از این که او گناه کرد آدم هم زنش رو برگذید مخلوق رو به رابطه با خالق برگذید گناه رو انتخاب کرد و به دنبالش مرگ ولی این بیعتاعتی و گناه خاص او نبود چون او به عنوان نماینده ما عمل می کرد گناه او به نسل های بعدی منتقل شد خدای زنده وقتی که به ما نگاه میکنه، به لحاظ قضایی ما گناهکار محصول میشیم. یا به گناهگارم به دنیا میام. این حقیقت تجربی هست. رومیان 5، 17 چونین میگه. زیرا به سبب خطای یک انسان به واسطه یک نفر مرک حکمانی کرد. همچنان که با یک خطا بر همه مردمان به محکومیت انجام میده. البته بقیه گناهانی که آدم مرتکب شد مربوط به خودش میشه ولی این اولین گناه او به حساب انسانهای بعدی گذارده شد. بشه که یک حکم قضایی و مشخصه که از همون پیدایی آفرینش و سقوط آدم ما نیازمنده به انجیل هستیم وعده ایمونو هم خداوندر پیدایش میده فصل سه آیه پونزدک از نسل زن کسی خواهد اومد و سر شیطان رو خواهد کوبیده فقطی که آدم عنوان نماینده ای همه انسان ها گناه میکنه نسل آینده رو متأثر می سازه اون نسل آینده من و شما هستیم وقتی که به دنیا می آییم با اون گناه ذاتی و اولیه به دنیا می آییم فاقد اون پارسایی و قدوسیتی هستیم که باها در ما باشه و چون این ذات فاسد رو داریم رفتار و کردار ما هم گناه آلود هست چون ریشی درخت فاسده ترمورد آدم و هباه چون اونا گناه ورزیدن بلا فاصله از حضور خداوند رونده شدن و اون کلامی که خداوند گفته بود تحدید نبود بلکه واقعیت بود اونا در نهایت مردن هم در بدن و هم در روح و به این شکلی که نسل آدم وقتی که به دنیا میاد در گناه متولد میشه و به این علته که خداوند اونها رو فرزندان غذب میخونه و یا خادمین و گناه که محکوم به مرک هستن. همه این مسیبتهایی که آدمی در این دنیا به شکل موقعتی تجربه میکنه، همچنین ازاب عبدی که در انتظارش هست. مگر این که خداوند به اراده خودش در زندگی اون فرد کار کنه و او رو از این مسیبت نجات بده. این حقیقتی که البته اسلام اون رو انکار میکنه. اونا تصور میکنن که پیامبران معصوم بودن، بچه ها معصوم هستن. زیرا حقائقی که کتاب مقدس میگه اینها، کلام خداوند اینها برای انسان نفسانی درکش غیر ممکنه. نه غرور فرد اجازه میدی تا این رو به پذیره و نه حتی میتونی این رو درک کنه. باید ابتدا یک تغییر اساسی در این فرد روی بده، باید روح القداس رو این توانایی رو بده تا این مطلب در کنه. و شما باید واقعا دعا کنی تا خداون به شما این توانایی رو بده که در کنی در چه وضعیتی هستی. اون وقت جویای مسیح خواهید شد، اون وقت جویای نجات خواهید شد. این تصویری که کتاب مقدس از وضعیت ما ارائه می کنه بسیار تصویری تیرهی هست. حتی چند ما این گناه اولیه رو به عرص میبریم نمیتونیم آدم رو مقصر گناهان رو خودمون بدونیم و یا انتخابای اخلاقی خودمون ها انتخابای خودما هست. هیچ بشری پس مطابق کلام خدابند معصوم به دنیا نمیاد. حتی پیامبران راسی این مستثنان ایستم. اینی داود در مذمور پنج و یک آیه پنج چه میگه؟ به راسی که گناهکار زاده شدم و تخصیرکار از زمانی که مادرم به من آوستن شد. خداوند زنده از زبان اشیا قوم خیانتکار یهود و مخاتب می سازه. قوم بنی اسرائیل و بچونین میگه. زیرا می دانستم که چقدر خیانتکاری و از بد و تولد اسیانگل خانده شده ای. اشیا 48 آیه 8. بس این تأثیر گناه هست و کل وجود ما هم اندیشه، هم اراده، هم احساسات و هم وجدان ما رو متأثر ساخته. اون چی که در نظر خدا و نیک محسوب می شه در ما وجود نداره. به لحاظ منوی، کاملا مرده محسوب می شیم. ارمیا چونین می گهی، فصل 17 آیه 9. دل از همه چیز فریبنده تر است و بسیار بیمار کیست که اون را بشناسد. دل یعنی امون کل وجود شما یعنی اراده و اندیش و احساسات و وجدان شما کل وجود ما متأثر شده بعضی وقتا شما میشنوید که دوستانی میگن من دلم پاکه خداوند میدونه که دلم پاکه نه دوستان خداوند خودش گفته که چون این نیست دلم ما بسیار شریر هست ذره امنیتی درش نیست کلام خداوند زنده رو نمیخواد و نمیتونه باور کنه و بهش ایمان بیاره انسان نفسانی امور روح خدا را نمی پذیرد. زیرا که نزود جهالت هست، انها را نمی تواند فهمید، زیرا قضاوت آنها روحانی می باشد. اول قرنتیان 2 آیه 14 برای انسان نفسانی تسلیس هستن معنا نمی ده اولوهیت مسیح یه موضوع جاهلانه هست، زیرا ذهن ما به علت بزور و گناه کاملا تاریک شده، کر شده، نسبت به این مطالب کلام و خداوند عده جدیل به این شکل صحبت میکنه در مورد انسان ها که در عقل خود تاریک هستن از حیات و خدا محروم به سبب جهالتی که به خاطر سختلی ایشان در ایشان هست از این اشاره داره به ذهن و اندیش ایما که به خاطر گناه کور شده وقتی که کلام رو میشننویم، معذر رو میشننویم دهدید و خداوند و یا محبت خداوند و عده هاش هیچ کدوم روی ما تحصیلی نداره بلاوه احساسات ما هم به خاطر گناه کاملا متحصه شده هیچ محبتی به خدای زنده در دل ما نیست هیچ زیبایی در مسیحی نمی بینیم خدامند ما عیسای مسیحی چونین گفت اما شما را می شناسم که در جان خود محبت خدا را ندارد یوهنا پنج آیه چهل و دو بجای محبت در دل ما خسومته علی خداوند و این خسومت را به رفتارمون با بی توجهیمون به کلام خداوند نشون میدیم افسسیان چار آیه نونزه چونین میگه که هر حساسیتی را از دست دادند خدا به حرزگی تسلیم کردند تا هر گونه ناپاکی را اینم از احساسات که بخاطر گناه بشکل طبیعی به هرزگی و ناپاکی رفتار میکنه در مورد اراده و انتخاب ما کتاب مقدس که میگه امسال فصل 8 آیه 36 خداوند چون این میگه هر که از من نفرت کند مغ را دوست داشته است به این شکل که ما مغ را انتخاب میکنیم به جای خداوند و اون آیاتی که در ابتدای این مورده براتون خوندم در فصل 3 رومیان وزیعت ما رو نشون میده قبل از این که خداوند یک کاری رو در زندگی ما شروع کنه و ما رو عوض کنه خداوند میگه هیچ کس فهم نیست هیچ کس جویای خدا نیست همه گمراه و جمیعا باطل گردیدن هیچ ترسی از خداوند در دلشون نیست، به راحتی شریعتش رو زیر پا میگذارن، ترس خدا در چشمشون نیست تا از گناه رو برگردونن، بلکه دشمنی نشون میدن. هیچ کس فهم نیست. یعنی ذهن و اندیشهی که در زمین این مساحل معنوی کاملا فاسده، کوره، هیچ زیبایی در مکاشفه کلام نمیبینه. هیچ کس جویای خدای زنده نیست. این اشاره داره به اراده ایما. وقتی که آدم گناه کر به جایین که جویای مغفرت گناهان بشه خودش رو در باخ پنهان ساخت. این کاری که من و شما انجام میدیم. و بدون فیض خداوند، بدون کار روح القدس در زندگی ما ما همچنان در اصارت گناه و این فساد باقی میمونیم. ما نمیتونیم ذات و درون خودمون رو عوض کنیم. نمیتونیم این حیات معنوی رو در خود ایجاد کنیم. کاملا ناتوانیم. هیچکس نمیتونه خواستهای دلش رو عوض کنیم. تسکیه نفس، بیابون نشینی، هیچ کدوم از اینا قادر نیست فرد را از درون عوض کنه خدابند از زبان ارمیا این پرسش جدلی را پیش می کشه آیا اتیوپیایی پوست خود را تغییر توا نداد کسی که سیا پوسته یا پلنگ خالهای خود را اینا طبیعی ذاتشونه به همین شکل. آیا شما که به بدی کردن خوب گرفتید، کار نیک توانید کرد، پاسخون روشنه خیر. کسانی که جسمانی هستن، نمیتوانند خدا را خوشنود سازن. رومیان 8 آیه 8. این کار شدنی نیست. درخت بعد هرگز یک میوه خوب به بار نمیار. خدابند ما ایسای مصیب یادارید مثل ای زد و گفت شما از بوته خار نمیتونید میوه مثل انجیر و یا انگور به دست بیارید. خدابند که درس گیاه شناسی به شاگردانش نمیداد. منظورش این بود که شما تا ذاتتون از درون عوض نشه تا اون تحول روحانی رو تجربه نکنید، تا خدامن به شما دلی تازه نده، نمیتونید اون کارهایی را انجام بدید که ماه خوشنودی من هست. نبارتی دیگه شما باید از نوزاده بشید. زیرا بلاز طبیعی در گناه مردهی، تنها فعالیتهایی که وجود داره، پیروی از حوثهای جسمانی هست. افرسوسیان دعایی یک جنین میگه شما را که در خطایا و گناهان مرده بودید. که در آنها در گذشته رفتار میکردید و بعد پولوس ادامه میده میگه ما نیز در شهوهات جسمانی خود قبل از این زندگی میکردیم عوضهای جسمانی و افکار خود را به عمل میاوردیم و طبیعتن فرزندان غذب بودیم چنانکی دیگران رفتار و شیوهی زندگی ما توصیف شده به بر حسب دوره این جهان بر وفق رئیس قدرت هوا یعنی اون چی که شیطان میخواد بیروه حوث های دلمون هستیم، متی گناه هستیم، اندینشه ما دائیم به سوی شرارت، این فیلس گناهانی که کتاب مقدس اراعه می کنه بسیار طولانیه، بعضی از این گناهان شامل رفتار و کردار ماست، بعضیها درونی شامل نیات و اندیشه های ماست، بعضی از این گناهان علیه دیگران هست، اما در نهایت همه اونها علیه خداونده و شکستن شریعت رو. و علتش هم این است که ذات ما باید عوض بشه، این ذات آلوده به گناه هست. ما گناه می وزیم بدون هیچ ترس و واهمه گویی خدایی وجود نداره، گویی می شه قوانینش رو زیر پا گذاشت و در امان موند. ما نمی دونیم یا فراموش کرده ایم که قاضی عالم که قوانینش رو به شکل مکتوب به ما داده، روزی قانون شکنها رو به پای حساب میاره. و نظر به یه مجازات یک گناه آدم، یک نافرمانی مرگ بود و مسیبتهایی که در این دنیا تجربه کرد تا لحظه مرگش با گناه او کل آفرینش باالودگی کشید شد. بلافاصل مرگ روحانی رو تجربه کرد، رابطه اش و خداوند قد شد و تحت لعنت و غذب خداوند قرار گرفت. به این شکل ما به دنیا میام دستان عزیز. و این مجازات کاملا آدلان است. خدایی که بر حسب اعمالش به هرکس جزا خواهد داد. زیرا نزد خدا طرفتاری نیست. رومیان دو آیه شیشت در این شراعه دوستان عزیز اگر نابخشوده از جان بریم جدای از مسیح چیزی جز مجازات عبدی در انتظارمون نیست رومیان دعای هشت چونین میگه اما بر ستیزگران که اعتاعت از حقیقت نمی کنند بلکه متی شرارت می باشند خشم و غذب و عذاب و رنج بر هر بشری که مرتکب بدی شود بینید جدای از خداوند ما عیسای مسیح اگر از این دنیا بریم، تنها چیزی که در انتظار ما هست مطابق ابراهیون 10.27 انتظار هرناک عذاب و غذب آتشین که مخالفان را فروح خواهد برد همه کسانی که جدای از خداوند ما هستن از این جهان برن کسانی که تحور روحانی را پجابه نکردن بعد از مرگ مطابق اعمالی که مرتکب شدن روح و بدنشون وقتی که رستاخیس کرد به جهنم افکند خواهد شد، مکاشف بیس آیه دوازده تا چارده. ناهم که ایک پیامبر راستین هست، بی اینش ایک سآل میکنه، نفصل یک آیه شیش. کیست که به طوانت در برابر خشم او بیستد؟ و کیست که آتش غذب او را تابا برد؟ خشم او چونان آتش فرو میریزد و سخراها به دست او خرد میشند. ما در این دنیا از افراد دیکتاتور از پولیس از خیلی کسا میترسیم اما وقتی کلام خداوند به این شکل به گوش ما میرسه زرعی هم روی ما تأثیر نمیذاره به چلت، به علت اون گناه که ما مرده این مطاله منوی رو درک نمی کنیم. اما اگر به این مجازات که در انتظار گناهانه فکر کنیم، باید باعث بشه که بیدار بشیم، ترسی در ما ایجاد بشه و واقعا جویای خداوند و آشیر با او بشیم. اتا فرصت باقیه از در دوستی با خداوند در بیاییم و با دیگر مسیحیان و مقدسین شادی کنیم که از چونین عذابی در امان موندیم و منتظر بازگشت دوباره خداوند باشیم تا پسر او را از آسمان انتظار بکشید که او را از مردگان برخیزانید یعنی ایسا که ما را از غزه به آینده میرهاند اول اتصال ننکن یک آیه ده اینی در امریکت اسلامی به ما یاد دادن اگر می خواهی از عذاب در عمون بمونید، باید یک کارهای ثوابی انجام بدید. داود نبی چون این میگه، رنژهای شریران بسیار است. آیه سی و دو، مضمور سی و دو آیه ده. رنژهایی که هم در این دنیا است و هم تا به عبد. همه یکی شما میزانی از این رنژ رو در این دنیا تجربه کردید. پس نباید شکی داشته باشید که بزرگتر از اون در انتظارتون هست. درد رو چشی دید. مسیبت رو در دیگره هم دیدید. این دنیا پر از رنج و گریه و مسیبت و اندوهه. به چه علت؟ به خاطر حضور و گناه. افرادی هم که به نظر میرسی هیچ غمی در این دنیا ندارن، ثروت زیادی اندوختن و در ناز و نعمت زندگی میکنن، از این رنج ها مستثنه نیستن. جدا از رنج های بدنی که میکشن، رنجه اصلی اونا این است که اونا دوچار یک توهم هستن در مورد خداوند و هر جهان بعد دلهاشون سخت شده و مرگ در انتظارشون هست در جهان بعد هم تمام این نیکی ها از اونا گرفته خواهد شد اسفبارترین وضعیت بنی آدم هم وقتی هست که خداوند او رو با حال خودش راها کنه که بدون فکر و بی خیال به گناه ادامه بده و به میزان مجازاتو خودش بی افضایه. دوستان عزیز، همه ای ما بدون استثناء گناهکاریم و جز مجازات آدلانه چیزی در انتظارمون نیست و علاوه قادر نیستیم تو خود رو تغییر بدیم. و بعد از مردن فقط پاداش اعمالمون رو دریافت میکنه همه ای ما کاملا نیازمن به انجیل هستیم زیرا هیچ جاه و امیدی دیگه وجود نداره همه ای ما نیازاییم به خدای زنده و حقیقی به خدای تسلیس خدایی که در رحمانیت دولتمنده است و به خاطر محبت عظیم خود که برما نمود ما را نیست که در خطایا مرد بودیم با مسیح زنده گردانید. ما نیاز داریم تا از نو زاده بشیم. اون حیات معنوی پاسخی هست به این مرگ روحانی که درش به دنیا میاییم. خداوند زنده و حقیقی به خاطر فیزش یکی ایده از گناهکاران رو که با دیگر فرقی ندارن شاید بدتر از دیگران باشن برمیگذینه میاره به جایی تا کلامش رو بشنون شرایطی رو در زندگیشون ایجاد میکنه تا مجبور بشن فکر کنن و جویای او بشن و بعد این افراد رو از طریق اتحاد با پسر یکان و موردش نجات میده مثل اون ترکه های چوبی که توی یک توده آتش افتاده و شما اون چوب رو از آتش بیرون بکشید این رستگاری کار ما نیست از ظاهر اعمال مذهبی غیر ممکنه نماز خوندن و روز گرفتن هیچ دردی رو دوا نمیکنه ممکنه وجدان طرف تا حدی آروم بشین اما اگر شما همین امروز هم زاهد بشی بیاب و نشین بشی با ریاضت و روزداری و نماز خوندن شب رو به روز برسونی و روز رو به شب اگر همه ی داراییاتو بدی با فقرها، اگر انقدر گریه و زاری بکنید که چشماتون کور بشه، انقدر زانو و سجده بزنید که پیشانیتون پینه ببنده، اینها ذره ی هم فایده نداره. زیرا شما گناهکارید و گناه باید مجازات بشه. تنها رای رستگاری و مجده نیه که از ابتدا به ما داده شده در کتاب مقدس همون وعده ای که به آدم داده شد وقتی که گناه ورزی در پیدایش این از که از نسل زن کسی خواهد آمد که سر شیطان را خواهد گبید و بعد عهد جدید غلاطیان فصل 4 آی 4 به ما میگه اما چون زمان به کمار رسید خدا پسر خدا فرستاد که از زن زایده شد و زیر شریعت متولد رواند ما عیسای مسیحی تنها انسانی هست که بدون گناه به این جهان وارد میشه ایک انسان کامل اون آدم آخر و یا آدم دوم خونده شد اون وارد یه عهد میشه اون عهدی که آدم اون رو شکست من نتوانست اون رو حفظ کنه و نسل آیندهش رو از حیات محروم کرد. همه در آدم سقود کردن. خداوند ما ایسای مسیح به عنوان آدم آخر وای آدم دوم به نمایندی از همه ای انسانهایی که نجات میابند با خدای پدر وارد عهد میشه و او ذرعی هم گناه و نافرمانی نیمی کنه شریعت خداوند رو لحظه به لحظه حفظ میکنه و با مرگش و روی سلیب لعنت شکستن شریعت رو به جای ایمانداران تحمل میکنه و به این شکل از ظاهر زندگی و مرگش همه ایمانداران به حیات عبدی میرسن. تمام نسل آدم در او گناهکار به دنیا میان، محکومن، به لعنت عبدی دوچارن، حالا هر دین و آهینی میخوان داشته باشن، ذردشتی، مسلمون، هندو،یش فرقه نمیکن. تمام نسل آدم دوم، یعنی ایمانداران مسیحی، از ظاهر اتحاد با مسیح از لعنت آزاد میشن، به حیات جاودانی میرسن و وارسین ملکوت و خداوند خانده میشن. و در نهای دوستان خدای زنده و حقیقی با همه ای انسان ها در رابطه شون با یکی از این دو آدم برخود میکنه آدم اول گناه و لعنت و مرگ رو به میراس میذاره. آدم دوم، یعنی خداوند ما ایسای مسیح قدوسیت، رستگاری، مغفرت و حیات عوضی رو. این تنها راه رستگاریه. تنها راه در امان موندن از مجازات خداوند. تنها راهی که میتونی ما بازگردیم نزد خداوند و پذیرفته بشیم به واسطه ی فیض خداوند و از روی ایمان وقتی که دست از بیمانی برمی داریم وقتی که به خداوند یسای مسیح ایمان میاریم وقتی که اون تولد دوباره در ما روی میده روی القدس در ما کار میکنه ما رو مسیحی میسازه به ما دلی تازه میده اندیشه ما رو عوض میکنه می تونیم درست فکر کنیم، کلام رو درک کنیم. دل ما رو عوض می کنه. محبت خداوند را رو قرار می گیره. اراده ما عوض می شه. می خواهیم اراده خداوند رو به انجام برسونیم. از شرارت و بدی نفرت پیدا می کنیم. در پیه نیکی و انجام اراده خدای زنده می شیم. باید ایمان بیاریم به خداوند ایسای مسیحی به عنوان نجات دهنده گناهکاران به عنوان خدای زنده و پادشاه زندگی ما باید از گناهانمون توبه کنیم و از خداوند بخواییم تا این هدیه ایمان و توبه و نجات رو به رائیگان به ما عطا کنیم. ما را از درون را وست کنیم و به دل سازه به ایک مسیح واقعی تا از این مسیبتی که درش به دنیا میاییم نجات فیدا کنیم. تا گناه دیگه قدرت و جذابیتش رو برای شما از دست بده، عاشق پاکی و قدوسیت بشید، بدل بشید باید یکی از فزندان خدای زنده و یکی از پیروان راستین و خداوند ما عیسایی مستید.
مصیبت ما و ضرورت فیض
系列 راه رستگاری - Evangelistic
محکومیت و ناتوانی ما از تغییر ذات خود و ضرورت تام انجیل
讲道编号 | 61422641532908 |
期间 | 41:08 |
日期 | |
类别 | 星期天下午 |
圣经文本 | 使徒保羅與羅馬輩書 3:10-18 |
语言 | 波斯语 |