به کلام خدای زنده و حقیقی نگاه میکنیم نامه پولوس رسول رسول به غلاطیان فصل دو آیه بیست با مسیح مسلوب شدم ولی زندگی می کنم اما بعد از این نه من بلکه مسیح در من زندگی می کند و زندگانی که اکنون در جسم می کنم به ایمان بر پسر خدا می کنم که مرا مهبت نمود و خود را برای من داد موضوعی که میخوامون فکر کنیم دیدار شخصی هست از خداوند ما عیسایی مسیح یعنی که از آیات مهمه عهد جدید هست به یک مناه هریک از آیات در عهد جدید هر فصل از اون بسیار مهم هست زیرا این کلام خدای زنده هست و همیشه حقیقت داره اما این آیه آیه یه از که در موردی که از عموزهای اساسی مسیحی صحبت میکنی یعنی پذیرفت شدن یک گناهکار توسط خدای زنده پارساش مرد شدن. یعنی خدای زنده پارساییه. به سر یکان مولودشو به حساب اون گناهکار میذاره. و اعلام میکنه که اون فرد رستگار شده. از پولا چونین میگه. با مسیح مسلوب شدم. ولی زندگی میکنم. قصر این آیه نگاه کنیم و چند مطلب رو از اون در کنیم. همه این مطالب برای روح و جان ما بسیار حیاتی هست. و این آیه بسیار غنیه هست. زمین این آیات پارسا شمرده شدن هست. آیا پذیرفته شدن نظر خدای زنده. آیه 16 نگاه کنید. می دانیم که هیچ کس از اعمال شریعت پارسا شمرده نمی شود بلکه به ایمان به ایسای مسیح. آیه 17 اما گرشون پارسا پارسای در مسیح را می تلبیم خود هم گناهکاری هست شب این آیا. مسیح خادم گناه هست. بس این آیاتی که بهشون نگاه میکنیم در مورد پارساش و موردگی هست. و این یک حکم قضایی هست. قدای عالم به عنوان قاضی در مورد یک فرد اعلام میکنه. میگه این فرد، این مرد، این زن از دید من تا به عبد فرد پارسای مسئول خواهد جود. البته هیچ کس خودش پارسا نیست. از زید خدای زنده همه این ما گناهکاریم، همه محکومیم، همه به جهنم خواهی می رفت، در وضوع قاضی آدم. اما یک شرایط خاصی وجود داره که باعث می شه خدای زنده به ما نظر کنه و به ما بگه. به این دلیل این فرد در نظر من پارسا محسوب می شه و من اکنون و تا به عبده اون نظر می کنم گویی هرگز گناه نکرده. و اکنون به این فرد پاداش یک فرد پارسا رو عطا خواهم داد. یعنی حیات جافدان، برکات عبدی بهش از اونو خواهد بود. گویی این فرد شایسته اون هست. ما ارگست شایسته اون نمیشیم یه هست. طریقه اعمال ما نیست. بلکه این به شکل هدیه به ما عطا میشه. به ما بخشودی میشه. اما در چه شرایطی؟ چی چیزی باعث میشه که خدای زنده و یا قاضی آلمینو اکنون بده؟ و پاسخ بسیار ساده است ایمان به خداون ایسای مسیح و کاری که مسیح انجام داد برای ازمیان برداشتن گناهان اگر ما واقعا به مسیح ایمان بیاریم و توبه کنیم و زندگی ما رو به مسیح بدیم اون وقت خداون اعلام می کنه شما پاک هستی از دید من شما پذیرفته شدی شما وارد دوستی و مشارکت با من شدی این حکم خدای زنده هست و این زمینه این آیاتی هست که پولوز بونا نگاه میکنه و راجه بونا سحبت میکنه اما پولوس به این شکل اونو بیان میکنه و چون این میگه با مسیح مسلوب شدن مشخصاً این به شکل لغوی نیست پولوس بر روی اون سلیب با مسیح مسلوب نشد دوتا دوز در کنار اون مسلوب شدن احتمالاً اون مسیح رو دیده بود حتی چند که یقین نداریم به احتمال زیاد وعصه های مسیح رو شنیده بود زیرا اون در پیش پای غمالیه بزرگ شد بود و به احتمال زیاد در ارشالیم بوده در ایک از اون مواردی که خدابند مایسای مسیح به ارشالیم میاد و عمالیه در ارشالیم دلیم میداد و پولوس در اون جا بود پس به اعتمال زیاد پولوس مسیح رو دیده بود اما در این زمین نمیتونیم مطمئن باشیم اما بدون شکل او با مسیح مسلوب نشد در ارشالیم اما به چه حلت که میگه با مسیح مسلوب شدن؟ منشخصا کار که او انجام میده یک عبارت معنوی رو، لغوی رو بیان میکنه ورکه به لحاظ قانونی، به لحاظ قضایی این حقیقت داره. من، اون شاؤل تارسوسی، من گناهکار محکوم شده من در حقیقت، در باقی از دید خدای زنده، با مسیح مسلوب شدم. زیرا وقتی که مسیح مسلوب شد، گناهان من بر او قرار گرفت. همراه با گناهان ملیونان افراد دیگه که با او ایمان دارند. به این دلیل که میگی با مسیح مسلوب شدم. همه ای کسانی که مسیح ایمان دارن گناهانشون و مسیح قرار کرده و اکنون پولوسی که از اوناست و میگه زمان که مسیح مسلوب شد من با اون مسلوب شدم زیرا اون گناهان من مجازات اونها رو بار گناهان من رو محکومیت من رو لعنت من رو برخود گرفت و به جای من مجازات شد مجازاتی که خدای زنده به عنوان قاضی برو فرو ریخت و مسیح تمام اون گناه و مجازاتش رو از میان برداشت توبه و آمازش گناهان به ما گفته شده این کاری که مسیح وز میکرد و مغفرت گناهان یعنی از میان برداشتن اونها این کاری که خداوند ماهی صاحب مسیح بر روی سلیب انجام داد و پولاس چونین میگه و شما هم اگر به مسیح ایمان داشته باشید میتونین چونین بگید اگر شما واقعا یکی ایماندار باشید، میتونید بگی، من با مسیح مسلوب شدم. اون فرده که گناهکار بود، محکوم بود، تحت لعنت خداوند بود و باعثی به جهنم میرفت، با مسیح مسلوب شدم. زیرا مسیح تمامی گناهان و معاسی ما را برخود گرفت و اونا را از میان برداشت. آی بیست پلوس چونین میگه با مسیح مسلوب شدم ولی زندگی میکنم مشخصه که او همچنان زنده است او همون آدمه که قبلن بود وقتی که بهش نگاه کنید میبینید همون شاول تارسیسی هست و بعد از ایمانش او رو پلوس نام گذاردن ولی زندگی میکنم اما بعد از این نمن بلکه مسیح در من زندگی می کنن. اکنون من یک انسان تازهی هستم. بله در مسیح زنده هستم. و پلوس ادامه می دهی زندگانی که اکنون در جسم می کنم یعنی در بدنم. این مطلب جالبی می گه به ایمان بر پسر خدا میکنم که مرا محبت نمود و خود را برای من داد. فای 21 فیض خدا را باطل نمیزازم. یعنی اگر پارسایی به شریعت میبود، هر آینه مسیح بیهوده مرد. اما مرگ مسیح بیهوده نبود. اون برای ازمیان برداشتن گناهان قومش و سلیم شد. و کسان روی که به اون ایمان بیارن از ظاهر ایمان پارسا محسوب میشن یعنی از خداوند پذیرفته میشن و میتونن مثل پولاس بگن اکنون حیاتی رو که مسیحی به من داده اون زندگی ایمانی رو زندگی میکنم یا به بارت دیگه به ایمان برپسر خدا زندگی میکنم اون حیات تازه ای که مسیح به من داد بر اساس اون زندگی میکنم ولی این حیات ایمان ایک مطلب غنیه هست و مناش اینه پلوس رسول وقتی که نیاز به کمک داره دعا میکنه و اعتماد داره که خداوند دعاشو میشه نبهه و به اون پاسخ میده و به اون قوت میده به اون یاری میده جاه رو براش ساده میکنه و میتونه بره و وضع کنه به اون توانای و قدرت میده تا جفایی رو که به خاطر سلیب استعمال کنه، به اون برکت و فیض میده. و بعد اگر پولوس رسول در زندگی با ایک مسیبت و شکستی برخورد بشه، برخورد بخوره، نامین نمیشه، خودکشین نمیکنه، نه، دعا میکنه. و امچنان که دعا میکنه، خداوند به اون فیض، تسلیب و یاری میده. و خدا با او یادابری میکنه همه برکاتی که اتاش شده. پس میتونه تحمل کنه سرخوردگی ها، شکست های زندگی رو میتونه براحتی تحمل کنه. در هر شرایطی هست او به این شکل زندگی میکنه، به ایمان بر پسر خدا. زیرا پسر خدا زنده است و او یاری و کمک میکنه. و این معناش دوست عزیز اگر شما نجات یا بید خداوند به شما این ایمان رو میده تا به خداوند اعتماد کنید و اون به دعای شما پاسخ بده و با شما باشه و دوست عزیز شما نیست میتونید این حیات رو داشته باشید اگر واقعا ایمان بیارید به خداوند مایسای مصیب اگر توبه کنید از گناهانتون و اگر پوش کنید به اون ذنی گذشته به اون گناهانتون و اونار کنار بگذارید و تلاش کنید تا مثل مسیحی زندگی کنید و خدابند شما رو نجات بده تا بدل بشید به ایک مسیحی واقعی تا او رو دوست داشته باشید. بله دوست عزیز، شما هم میتونید این حیات ایمانی رو داشته باشید تا خدای زنده دعای شما رو بشنه به به شما قوت و یاری برسونه هر روز متابق نیازتون تا روزی که از این جهان برید. پولا چونین میگه با مسیح مسلوب شدم ولی زندگی میکنم اما نه من بعد از این اکنون من ایک انسان تازه هستم انسان قدیم با مسیح مسلوک شد بلکه مسیح در من زندگی می کند یعنی رول قداس در من ساکنه و زندگانی که اکنون در جسم می کنم به ایمان بر پسر خدا می کنم یعنی زندگی من زندگی ایمانی هست سپس نتیجی می گیره به آخر می رسونه این جمعه را که مرا محبت نمود و خود را برای من داد نیستان، این یکی از آیاتی هست که بسیار شخصی هست پولوس داره راجب خودش صحبت میکنه و بعد این وقتی که وعظ میکنن میگن در این آیه پولوس هشت بار به خودش اشاره میکنه میگه با مسی مسلوب شدم زندگی میکنم این تجربه ای منه مسی من رو محبت کرد مسی خودش رو برای من داد این اتفاقی که برای من افتاد، این گونه است که خداوند با من رفتار میکنه. بس این آی بسیار شخصی هست. ایک از آیاتی که واقعاً شخصیه، پلوس تجربهی خودش رو در اینجا بیان می کنه. دوست عزیز، ایمان به خداوند ایستان مثل یکی موضوع شخصیه، یک موضوع واقعیه. این یک تئوری نیست و یک فلسفه نیست و بگیم من مسیحی هستم. نه دوست عزیز، این رابطه شخصیه. خدای زندگی دیگران رو دوست داره، بله، اما محبتش رو بر من قرار داد. خداوند شبان من هست. به چه علت من رو دوست داشت؟ محبت نمود. من کسی بودم که کلیسا جفا میرسندم. پلوس خودش میگه. میگه من کسی بودم که میخواستم مسیحان رو نابود کنم. اونها رو به زندان میانداختم. چرا مسیح من رو محبت کنه؟ چه شایستی که در من هست؟ هیچی. من دشمن مسیح بودم. اما خداوند به من فیض نشونداد و من رو محبت نشونداد. هرچنان که ناشایسته بودم و به های سنگینی رو پرداخت برای اون. وله او مرا محبت نمود و خود را برای من داد، بر روی سلیب. حتی قبل از این که من به دنیا بیام، مسیح حتی قبل از این که مرا بیافرینه، در اصل گفت اون شاول تاسوسی را نجات خواهم داد. من جنایات او را میدونم، گناهانش را میدونم، میدونم چه فرد مغروریه، میدونم چه فرد فریسی هست، میدونم چگونه به کلیسای من جفا خواهد رسوند و میبینم که چه بلایی رو بر سل قوم من میاره؟ فرستگاهی او چه بهای سنگینی هست. مجازاتی که او باید تحمل کنه و من حاضرم به جای او تحمل کنم مجازات سنگینی هست. اما پسر خدای زنده او رو دوست داشت و پلوس میتونه به که مرا محبت نمود و خودت رو برای من داد برای چونین فردیم دوستان این آیه کاملا شخصیه و ایمان به مسیح موضوع شخصیه شما شخصن دریابید که دور از خدای زنده هستید او رو نمیشه ناسید او پدر آسمانی شما نیست شما گناهکارید و نجات شما چی به های سنگینی باید پرداخته بشه براش. همه این گناهان رو مسیح باید مجازاتش رو تحمل کنه و محبت او بسیار زیاده برای قوم خودش. محبتو بسیار زیاده برای شما اگر واقعاً مسیحی شده باشید و نجات یابید. بین علطه که این آیه بسیار شخصی هست. دوست عزیز، وقتی که شما میایید نظر خداون ایسای مسیح در میابید که شما به عنوان یک فرد باعثی به اون ایمان بیارید. خداون نفرقد به میلیون ها نفر نظر میکنه در هر عصر و زمانی بلکه به شکل شخصی به فکر شماست. و میخواد شما را نجات بده و مسیح به جای شما رنج کشید تا شما را نجات بده شما از کجا این را میدونید اگر واقعا از اون بیایید و توبه کنید و ایمان بیایید و خداوند در دلتون کار کنه و زندگیتون را به مسیح بدید اونا خب میتونید یقین داشته باشید که مسیح شما رو محبت نمود و خدا به جای شما بر سلیب داد و شما به طرح شخصی میتونید در کنید که مسیح که هست و هران چه که انجام داد برای شما و شما آگاه میشید که اراده اوچه هست حقائق معنوی برای شما روشن میشه در میابدی که این دنیا چه مکانی هست؟ در میابید به چه علت این جوانان به این شکله؟ به علت سقوط آدمی، به خاطر گناه آدمی؟ این موضوع کاملا شخصیه. از زمانی که نجات میابید خدافن ذهن شما رو کاملا باز میکنه. منطقه منوی رو که هرگس درک نمیکردید و نمیفهمید، خدافن برای تون روشن میکنه. و کتاب مقدس رو بسیار بهتر میتونی درک کنید قبل از زمان که ایمان میارید بس این موضوع کاملا شخصیه فردیه برا شما یک ادیه هست یک هدیه هست برای شما اگر واقعا نظر مسیح میارید شما به شکل شخصی به مسیح ایمان میارید این ایمان شماست شما به مسیح به عنوان خداون و نجات دنده خود ایمان میارید و نظرات و عقاید خود رو کنار میگذارید اون نظرات که راجب خداوند داشتید، کنار میگذارید. در میابد که خدای زنده حقیقت داره و مسیح به جای شما مرد تا شما بتونید پارسایی رو دریافت کنید و یک حیات تازه رو از توی خدای زنده و این آگاهی به شما داده میشه در میابد که این اتفاق روی داده برای چند لحظه به دیگران فکر نکنید. همچنان که شما مسیحی شدید و به دیگران فکر می کنید و غیره می خوایید، اونا واقعا نجات یابن، با خدای زنده آشتی کنن و در دستهای خدای زنده باشن و در مسیری باشن که به حیات عبدی منتقل می شه. اما در حال حاضر این صرفا مربوط به شما می شه، فرد شما که باید شخصا ایمان بیارید. دیگران کنار بگذارید و سازید به فکر حیات عبدی خود ب وقتی که ایمان آوردید در می آمید که بدل شده باید که از فرزندان خدا. پولاس می گه من یکی از خادمان مسیح هستم. یکی از فرزندان خدای زنده هستم. و این ارزشمند تری برکتی که خدای زنده می تونه به کسی حتا کنه. همه این برکات در این آیه بهش اشاره شده. پولاس اونین می گه با مسیح مسلوف شدم ولی زندگی می کنم. اما بعد از این نه من بلکه مسیح در من زندگی می کند. بزرگ مطالب دیگه راجب این آهی به شما بگم. در اینجا چیزهایی دیده نمیشه که ما انتظارش رو داریم ببینیم در این رای بزرگ که ما چگونه میتونیم از خدابند بذیرفته بشیم شما هیچی راجب اعمال نمیخونید کارهای مذهبی، ثواب، هیچ اشارهی بهش نشده سیاهین مسیحیتی دوست عزیز این اسلام نیست بلدس رسول وقتی برای این عراجیف نداره رستگاری از رای اعمالتون نیست غیر ممکنه بتونید شایسته ی رفتن به بهش بشید بله به شما این خرافات رو یاد دادن که بله اگر ثواب کنی اوج خواهی یاف و اوج آخرت خواهی داشت و بهش به شما داده میشه ندرست از اینها دروخهای شیطانه هیچ نیکی در ما نیست که نزد خدای زنده میگره هیچ شایستیکی در ما نیست که به خاطر اون خدای زنده ما رو بپذیره حلگز نبا تصور کنیم که من آدم خوبی هستم فقط نیازنم تا مصیب من کمک کنه. نه دوست عزیز، اگر به این شعیف فکر کنید یه امیدی برای شما نیست. باید دریابی که کاملا فقیر و ناطبانید. به طور طبیعی ما دور از خدا و هستیم، رابطه قد شدید. همه ی نیات های خوبی که داشتم و کار های ثوابی که انجام دادم در حضور خدای زنده هیچ عرضشی نداره. وقتی که به شرارت ها و گناه من نگاه میکنه. هیچ شایستگی در من نیست. در اینجا هیچی راجب اعمال و ثواب نمیخونید. اگه این آیا رو بعدم برید و بخونید پلوس نمیگه. اکنون من برای مسیح زندگی میکنم و این به معناه هست که میتونم با عرضوهای خودم برسم. اکنون زندگیم برام آلی میشه و هرچی خواستم به امداده میشه و من سروتمند میشم و تندرست خواهم بود و شفاه میابم. نه دوست رزیسی. هیچیز زمینی در اینجا نیست. که موقت که نزد خداوند مایسای مسیم میاید، نمیاد بگید خداوند ما را ببخشای و بعد وزم را خوب کن کمکم کن تا به این کار خوب رو پیدا کنم، به بخش های من رو مسیحی ساز و بذار ما بقیه اومنم سالم باشم، مشهور باشم و ازم خوب بشه نه دست عزیز شما به عنوان یک گناهگاره ناشایست نزده مسیحی میاد. مثل یک گدا، نه مثل کسی که طلبکاره. هدف چی که بعدن خدابند به شما بده برکاتوست. رستگاری بدون شرطه. هیچ ربطی به اعمال ما نداره. بینید نه در این آیات شما هیچی این مثل صفا و یا کارهای نیک نمیبینید. بلاخره پولاستر اینجا هیچ افتخاری نمیکنه. نمیگه من یک یهودی هستم، یهودی زاده هستم، در هشت روزیگه ختم شدم. پدرم یک یهودی بسیار مذهبی بود و خب این باید من رو نزد خدا باید پذیرفت سازه. نه دوسته عزیز. هیچ شایستگیه نیست در هیچی کس ما. رسول راستین خدافن نمیتونه به چیزی افتخار کنه. چه برسه من و شما. بلاوه پلوس عوض و بهانه نمیاره. نمیگه من این خطاها رو کردم اما تخصیر من نبود. نه. صرفا درخواست میکنه. توبه میکنه. و از خدافن میخواهد تا اون رو نجات بده. و در نتیجه میتونه بگه با مسیح مسروب شدم. مسیح بود که گناهان من رو در روی سلیب از میان برداشت. بلاوه، در این های شما مشارکت و دوستی با خدای زنده رو دارید. دوست شدن و با خدای زنده به چه مناست؟ چگونه میشه با خدای زنده سالک بود؟ دوست عزیزی این یک شیوه زندگی هست. پلوس میگه زندگی که اکنون در جسم میکنم، یعنی کل زندگی من. از اون روزی که نجاتی آفتم، کل زندگی من. زندگی که اکنون در روی این زمین میکنم، تو همه ما مشارکت با خدای زنده هست. وقتی که به مسیح ایمان بیارید، شما با خدای زنده عاشقی پیدا می کنید. می توانید او را دوست داشته باشید. می توانید ازش دعا کنید. و او به دعای شما پاسخ می ده. دلتون را گرم می سازه. به شما تسلیم می ده. و شما می دونید او خدای شما هست. پدر آسمانی شما هست. به شما محبت نشون می ده. به شما قوت می ده در سختی ها، در مسیمت ها. و محبتش هر گه شما را و پولاست میکه زندگی که اکنون در جسم می کنم به ایمان بر پسر خدا می کنم اینی بر اساس ایمان ایمانی که خدای زنده به من عطا کرد و این زندگی هدفمنده دوست عزیز این زندگی به سوی در حرکته مقصدی براش هست شما اگر مسیحی بشید خداقا نیسای مسیحی زندگی شما را شک می ده به شما تعلیم می ده و این رو مقدس شدن می خونن وقتی که واقعا مسیحی بشید، خدابند شما رو پارسا اعلام میکنه. در محضر قاضی آلم بخشوده شدید، اما در طول زندگیتون خدای زندگی شما رو تعلیم میده، تمرین میده از طریق مشیتش، از طریق سختی ها، از طریق مشکلات، شما رو ایک فرد بهتری میسازه. مقدس میشید، کاملا متفاوت با اون انسانی که قبلن بودید. و خدابند شما رو به خود نزیکتر میسازه. این زندگی مسیحی هست، این مشارکت با خدا و نیزای مسیحی که کاملا هدف منده و زندگی شما رو شکل میده و شما رو ایک انسان مقدستر و بهتری میسازه و همین ثابت میکنه که این دین راستین هست به سمرات دین مسیحیت نگاه کنید وقتی ایک فرد مسیحی میشه این فرد عوض میشه بعدن میشه بی ایک انسان بهتر کسی که به کلیسا جفا میرسون اکنون کلیسا رو تحسیس میکنه پلوس رسول اکنون ایمان آورده به خداوند ما ایسای مسیح ایمان داره و این کلام شاید 19 یا 20 سال بعد از اون واقع هست و تجربه ایمان آوردنش هنوز اونو بیاد داره بیاد داری در راعدمهش به شکل بسیار شگفتی آوری ایمان آورده اما همچنون اون خاطره بیاد داره شاید 20 سال از اون زمان گذشته اما پلوس بیاد داره و چونین میگه با مسیح مسلوب شدم و این عبارتی هست که قانونی قضای مسیح در روی سلیب به جای اون مارد. اما پلوس اینو در یا فهمید وقتی که مسیحی با او روبرو شد و اینو با او تعلیم داد، اما همچنان اینو بیاد داره، فراموش نکرده گویین اتفاق دیروز روی داد به این دلیل که میگم با مسیح مصروب شدم هرگز این رو از قاطر نمیبرم بزن از این وقتی که شما واقعا مسیحی میشید بزن ایک مثال زعیفی بزنم مثل روز عروسی میمونه البته گایی اوقات ازدواج به طلاق میانجامه و تلخی واردش میشه اما یک مصیه فکر کنی که ازدواج کرده ازدواج عالی و شیرین و در اون روز عروض هر کس روزه عروضیشو فراموش نمی کنه اما داماد به لحاظ آتفی مقدار فراموشگاره اون ممکنه روز عروضیشو فراموش کنه روز دامادیشو اما عروض اون رو هرگز فراموش نمیکنه و یا تولد یک بچه اون روز رو هرگز فراموش نمیکنید دیگه اینا واقعا عالی هستن و یا روزی که شما جوابت رو گرفتید. اینا روزهایی هست که فراموش نمی کنید. اما بزرگتر از اینها یک مسیحی روزی که ایمان آورد اون روز رو فراموش نمی کنید. بهتر از روز ازدواجشت هست. بهتر از روزی هست که جوابش رو گرفت. روزی که خدای زنده بود و حیات داد. روزی که خدای زنده بود رو عوض کرد. و من می تونم به شما بگم اکنون نزدیک 60 سال می گذره. از زمانی که من ایمان آوردم و هنوز من بیاد دارم. هنوز میتونم راجب این تجربه شوبت کنم. هنوز در ذهن من روشنه. سینایی بسیار عزشمنده و هر وقت بیون فکر میکنم واقعا به ایران ترمیاد. این کاری که پولوس در اینجا انجام میده. نونزده، بیست سال بعد از این واقعه هنوز اون روز شگف رو بیاد داره. دقیق کنید در این کلام شقد احساسات هست. میگه من با مسیح مسلوب شدم ولی زندگی اما بعد از این نه من بلکه مسیح در من زندگی می کند و زندگانی که اکنون در جسم می کنم به ایمان بر پسر خدا می کنم خدایی که مرا محبت نمی بود و خود را برای من داد پلوس این واقع را هر گز فراموش نمی کنه اگر شما هم ایمان بیارید این ارزشمندترین روز زندگی شما خواهد بود و انصار اصلی اون چه هست در اینجا. چه بخشی از این نجات ویا دیدار با مسیحی در حافظه شما باقی میمونه؟ به نظر من اگر شما ایک مسیح واقعی باشی و شاید سالها از اون گذاشته باشه با من موافقت که آنچه که واقعا در خاطری شما میمونه این حقیقت هسته درک این مطلب که خدای زنده ایسای مسیح چه محبت بزرگی به من نشون داد وقتی که من دشمنش بودم من را فرا خوند و من را نجات داد و پولیس میگه میگه من را محبت نموند و خودتو برای من داد من نمیتونم واقعا تا این روز این رو درک کنم. محبت بیکران و عظیم خدای زنده و این فرای محبتهای بشریست. آنچه که شما در این دنیا میبینید. محبت خدای زنده، محبت یسای مسیح برای انسانهای گم گشته. و این گرانقرد ترین محبت هاست. و برای اینکه مسیحی محبتش رو به ما نشون بده و ما رو نشون بده به های سنگینی رو باید بپردسته. باعثی بر روی سلیب رنج میکشید و جانش رو قربانی میگرد. و این محبت کاملا شخصیه. مسیحی محبتش رو بر شما قرار میده و شما رو بونبان یک فرد میپذیر. آیا میتونید این رو درک کنید؟ دوست عزیز، اگر شما واقعا توبه کنید و نزد مسیح بیایید و به او ایمان بیایید، مسیح محبتش رو بر شما قرار میده. او شما رو محبت می کنه. محبت شدید و شخصی به شخص شما محبت نشون میده. او یک خدای زنده هست، یک شخصه. و این رابطه این محبت در طول زندگی با شما هست و تا به عوض و در عوضیت به کمال خواهد رسید. و مسیح میگه تو به من تعلق داری و دل شما میگه بله خداوند من از آن تو هستم تو خدای من هستی و مسیح شما رو میخونه به شکل شخصی تا شما از آن و خود بسازه و این محبت توامه با دلسوزی هست از شما مراقبت میکنه از روزی که ایمان میاری از شما حفاظت میکنه با شما دوستی می کنه و شادیشو با شما شریک می شه شادیشو به شما می ده و بله در این جان برای شما کاری می ده تا اون را انجام بدید و اون را خدمت کنید و همچنان که کار انجام بدید اون را شما را ورکت می ده و این محبت بسیار با سبر و بردباریه دوست عزیز مادر شما نمی تونه تا این عد با شما سبر و بردباری نشون بده اما خدابند مایی سایی مسیم محبتش از محبت مادران میلیونها بار بیشتره. همچنان که ما او رو ناامید میسازیم و او رو دلسرت میسازیم با سبر و دلسوزی و بردباری به محبتش ادامه میده و محبتش ما رو شکل میده. و اجازه نیمه تا ما به راه خود بریم، بلکه با ریسمان های محبت ما رو نزد خود باز میگردونه و اگر ضرورت داشته باشه ما رو تنبیه میکنه و خداوند شخصیت ما رو عوض میکنه، انسان های بهتری از ما میسازه و بهتر و بهتر میشین و فیسهای خداوند مثل اون گل های زیبا در زندگی ما شکفته میشه و به این شکل که خداوند مایستانی مسیح شما رو شک میده و شما رو آماده میسازه برای اون روز آخر که شما رو به خانه اولی خود خواهد سوند و این راوته و این دوستی با خدای زنده میتونه به شما تعلق بگیره دوست عزیز چه هماقت بزرگی که ما دست دوستی خدای زنده رو رد کنیم بر استقاری که در مسیح هست نپذیریم و محبت عظیمش رو چقدر ما نیاز داریم که پی ببریم به نیازمون تا جویای او بشیم با تمام وجودمون و دعا کنیم میگیم خداوندا به من یاری بده کمکم کن تا پی ببرم به تو نیاز دارم و باید توبه کنید دوست عزیز و زندگیتون رو به خداوند ایسای مسیح بدید و خداوند نیدگان شما رو باز می کنه و نزد شما میاد و دل شما رو لمس می کنه و به شکلی که خودش می دونه شما رو می بذیره و شما رو بدل می ساز به که از فرزندانش دوست عزیز بیایید نزد خداوند ما ایسای مسیح به او ایمان بیارید