00:00
00:00
00:01
Transcript
1/0
اصاره پولوس رسوم به غلاطیان فصل 3 و آیه 16 اما وعده ها به ابراهیم و به نسل او گفته شد و نمی گوید به نسل ها که گویاد در باری بسیاری باشد بلکه در باری یکی و به نسل تو که مسیح هست موضوع که می خواهیم بهش فکر کنیم اینه که همه چیز بستگی داره به خداون ایسای مسید. در کلیسایی که در ناهی جنوب غلاطیه بودند معلمین منحرف وارد شدن چون پولوس در اونجا نبود و همچنان که بارها تکرار کردیم وقتی که این رساله بسیار عالی رو متعلیم می کنیم این معلمین دروغین و منحرف تعلیم می دادن که غیر یهودیانی که می خواند مسیحی بشن ابتدا باید یهودی بشن ابتدا باید خطنه بشن ابتدا باید مطابق رسوم و تشریفات دین یهود زندگی کنن و بدون اون اونها نمی تونن نجات داشته باشن مسیح کافی نیست این ادعای معلمین دروغینه و این غیریهودیان ابتدا باید یهودی بشن و بعد مسیحی بشن و عمده رساله پولوس و غلاطیان این از که این تعلیم غلط رو رد می کنه و نشان می دهی که چونین نظری کاملا اشتباهه مسیح همه چیز هست و شما ممکنه با خود بپاستید خب این رب داشت به کسانه که در اون زمان بودن وقتی که این معلمین یهودیگر ها در کلیزه ها فعالیت می کنند و کلیزه ها رو به انحراف می کشوندن اما چونین نیست اصلی که در این سؤالات بهش پاسخ داده شده برای ما نیزروری هست و درک اونها بسیار مهمه که منای کلام خداوند چه هست و چیزهای زیادی هست که متاسفانه حتی مسیحیان اونها رو به درستی درک نمی کنند ترا این اصول اساسی و برنیادین رو درک نمی کنند مطالبی که پولوز در اینجا تعلیم می دهد و به تعدادی از این موضوع ها فکر میکنیم پس برای ما بسیار مهمه اگر این آیات رو درست درک نکنیم ما ایک مسیح تعلیم دیده نیستیم ما درک درستی نخواهیم داشت پس نقشه رستگاریم و اینکه چگونه ما نجات میابیم البته ممکنه مسیحی باشیم ممکنه نجاتی هفته باشیم ممکنه وصول اساسی رو بدونیم اما این آیات بسیار مهمه و باید این حقائق رو به درستی در کنیم با این باریم که این آیات رو تا آخر فرصت متعالیه کنیم در این جامعه ما گفته شده که وعده ها به اپراین و به نسل او گفته شد این وعده ها چه هست؟ در آهنگ پونزه هستند برا دارم میشه به انسان سخنم میگویم زیرا عهدی انسانی را که تصمیم شد هیچ کس باطل نمیسازد بس این وعده ها رب داره به عهد فدیه خدایی زنده و حقیقی عهدی می بنده یا پیمانی می بنده این در کتاب مقدس آهی بسیار مهم می هست نبدین معنی که خدافن صرفا تصمیم می گیره و یا اراده می کنه تا ایده ای رو نجات بده و نجات دنده رو به جان بفرسته اما او این نقشه رستگاهی رو به شکل یک عهد یا پیمان ارابه میکنه بعد این که غیر قابل شکسته غیر قابل رد شدنه گویی خدای زنده متحد میشه از طریق یک عهد یا پیمان که اینکارو انجام بده وقتی که راه رستگاهی رو به ما اعلام میکنه پس این موضوع بسیار اساسیه، این عهد فیض بسیار مهمه این که خدای زنده و حقیقی گویی قسم بخوره و وارد یک عهد بشه از جانب ما این موضوع بسیار بسیار مهم هست رستگاری بایستی چیزی باشی که قطعی هست چیزی باشه که غیر قابل از دست دادن باشه. اگر بارد اون شدید، هرگز اون از دست نخواهی داد. بس این نقشه رستگاری، این عهد خداون، این چی به که خدای زندگناهکاران نجات میده، خداون سرون اونو اعلام نمی کنه، بلکه وعده میده. قسم می خوره در یک عهد که این کار انجام خواهد داد. آیه 16. در مورد این عهد، مطلب ایران می خونیم. اما وعده ها به ابراهیم و به نسل او گفته شد. وقتی که میخونیم وعدها، اون عهد باید در نظر اون باشه، وعدهایی که مربوط میشه به عهدی که ما رو نجات خواهد داد. این وعدها در وحله اول به ابراهیم و نسلو گفته شد. و این که بفهمیم این نسل و چکه ثانی هستن بسیار مهمه. حتما که برای رستگاری ما ضروری نیست، اگر شما ایمان داشت باشید که مسیح به جای شما برسلی برنج کشید و مرد و گناهان شما را از میان برد داشت و شما برای رستگاری کاملاً به او اعتماد داشت باشید و واقعاً توبه کنید و زندگیتونو مسیح بدید، شما ایک مسیح هستید، نجات یافتید. اما اکنون که نجات یافتید، باید مطالب بیشتری را راجع به ا ذهن و اندیشه ای شما باید روش کنه. وعده و یعنی اون عهدی که خداوند بعث، این وعده دولتی اول به ابراهیم و به نسل او داده شد. خداوند این وعده رو به ابراهیم داد، بدین مناه که ابراهیم اولین کسی بود که این وعده به او بشکل روشلی داده میشه. اما عهد صرفاً با ابراهیم نبود، این به ابراهیم داده شد، به او اعلام شد، اما وقتی که این آیا رو درست بخونیم، میخونیم که به ما گفتید این وداها به ابراهیم و به نسل او گفته شد. حال سؤالی نه، چه کسی نسل ابراهیمه؟ پیش فرض این هست که، البته این پیش فرض اشتباهی هست، و یه بیشورز طبیعی و بشریست ممکنه با خود بگیم نسل ابراهیم خب فرزندانش هستن یعنی همه یکی سانی که از کمر ابراهیم به این جان اومدن اینا نسل ابراهیم هستن نه دوست عزیز خیلی این برداشت اچتباهه پلوس مو مگه چون این نظری نداشته باشید همه ی اون یهودیان نسل ابراهیم هستن و استفاده از پلوس اون رو توضیح میدم و ما نیز باید این رو درست در کنیم زنان در همون ابتدا وقتی که در باق عدن خدافن وعده رو داد به آدم و هوا که نسل زن سر شیطان رو خواهد گوبید اون شخص نسل زن هست کسی که خواهد آمد و اون البته مشخصه که مسیح هست که بر روی سلیم مجازات گناهانو بر خود میگیره و سر شیطانو میکوبه و به این شکل که تسلط شیطان و برمونه از میان بر میداره و کار او رو باطل میزازه و در این حال مسیح پاشنش زربه خواهد خود به هایی رو خواهد برداخت رنج خواهدید پس در همون ابتدای کتاب مقدس و کتاب پیدایش راجب نسل به ما گفته شده نسلی که خواهد آمد پلوس میگه آیا شما این رو درک نمیکنید؟ به این شکل که از واجیگ نسل استفاده شده نسل ابراهیم همه ی فرزندان ابراهیم نیستن بلکه نسل واقعی مسیح است و آن نسل یعنی ایسای مسیح بلکه در باره یکی و به نسل تو که مسیح است یعنی اون نسل نهایی که بعدی اون به ابراهیم و فزندان او داده شد که در نهایت از سل به اونها مسیح خواهد آمد. اما ابراهیم، وعدها به ابراهیم و به نسل او گفته شد. و این بسیار عالیه که وعده رستگاری اون عهدی که بسته میشه بین پدر هست و پسر یکان و مولود، یعنی خدا و انیسای مسیح اون نسلی از ابراهیم که روزی خواهد آمد. چرا مسیح خدای زنده است؟ وو شخص دوم تسلیسه انسان گشت و غیر ممکنه شکست بخوره قدرتش بینهایته و این عهد اینه گوی خدایی زنده میگه به پسر یک آنومونودش من به تو قومی رو میدم و این برگذریدگان به تو تعلق دارن تا به عبد و در جلال با تو خواهم بود اگر تو به زمین بری جسد بپوشی و به جای اونا یه زندگی کامل رو انجام بدی تا اونا شایسته بهش بشن. و اگر به جای اونا رنژ بکشی و بمیری تا اونا نیز بخشوده بشن. بس این عهد این پیمان خدافندین وعده رو به اون میده که اون قوم به تو تعلق آن داشته. بس این عهد بین پدر آسمانیست و نسل نهایی ابراهیم یعنی ایسای مسیم. و اگر این وعده و یا این عهد با خدای زنده و ابراهیم بسیمی شد، این امیدی براش نبود. زیرا ابراهیم یک انسانه، اون مثل ما ضعیفه، گناهکاره و قادر نبود زندگی کاملی را انجام بده. به جای ما رنج بکشه و روی سلیم و زنده بمونه و گناهات ما را از میان برداره و را ساخست کنه بس خوبه که این وعده با ابراهیم بسته نشد خوبه که این عهد با نسل ابراهیم بسته نشد یعنی با اون گهودیان زیرا همه اونها کل نسل یهود مثل غیر یهود زعیف و گناهکارن و اون عهد به راحتی شکسته می شد دنها یک شخصه که خدای زنده یا پدر آزمانی به اون عهدی می بنده که شکست ناپذیره و اون مسئله که به نمایندی از قومش به جهان میاد و به جایونها زندگی می کنه و می میره و دنها یک نفره که قادره به این شکل زندگی کنه و میره نسل ابراهیم یعنی ایسای مسیحی که خدا انسانه کامل و شکست ناپذیره او است که میتونه عهد رو به جای ما حفظ کنه به این دلیلی که این عهد در خدای تسلیس وجود داره خدای پدر و خدای پسر و این عهدیه که شکست نافذیده. یعنی سازیز اگر خداوند به تو میگفت من تو رو نجات میدم اگر تو یک زندگی کاملی داشته باشی و اگه زندگی گناه نکنی، این چه فایلهی داشت. امون لحظه اول ما سخوت میکردیم نر گناه و امیدی برای ما نبود. ندوست عزیز رستگاری ما بستگی داره به اعمال ما بلکه بستگی داره به مسیح زیرا او زندگی کاملی داشت و مجازات و گناهان ما را از میان برداشت اما وداها به ابراهیم و به نسل او گفته شد پلوس ادامه میده در آی 16 و نمیگوید به نسل ها که گویی در باره بسیاری بلکه در باره یکی این آیه ایده ای رو به تعییر می اندازه خدای زنده می گه نه به نسلهای زیاد بلکه به یکی به لحاظ جرامه ممکنه این جمله مناه نداشته باشه واجه ای که در زبان ابرانی هست و ترجمه شده نست یک واجه جمعه هم میشه به حالت جمع هم به حالت مفرد ازش استفاده کرد اگر اونو در کتاب پیدایش بخونی، چما نمیدونیسید که به ضرورت آیا این اشاره داره به فرزندان ابراهیم یا به یکی از فرزندانش، فرزندان نهای شنیم از این. و پولوس چون اینو میگه. نمیدونی باید به نسل ها که گوی در باره بسیاری باشه، بلکه در باره یکی. اما پولوس یک ابرانیه. با زبان ابرانی آقایی داره. میدونی که اون واجه در زبان ابرانی هم مفرده هم حالت جمع. او هم به زبان یونانی وارده هم به زبان ابرانی. او به زبان ابرانی بزرگ شده و به خوبی میدونی که واجه نسل میشه در زبان ابرانی به حالت جمع کار بره. اما پلوس در اینجا راجب زبان ابرانی به ما درس نمیده. بلکه تونین میگه به نس، نه به نسها بلکه درباری یکی و به نسل تو که مسیح هست یعنی در اینجا منظور خداوند فقط یکی نفر هست به نس، درست اون واجه در زبان ابرانی بشکل جمع بکار میره اما در اینجا خداوند اون رو به حالت مفرد بکار میبره ممکنه بگید من این رو درک نمیکنم یا اغلب اوقات در کتاب پیدایش وقتی که این وداها داده شده ما میخونیم که نسل ابراهیم به تعداد شنهای دریا خواهد بود و یا ستارگان آسمان و به این شکل این واجه نسل به کار رفته در کتاب پیدایش یعنی تعداد زیادی که به تعداد ستارگان آسمان هستن و یا شنهای سهرا و ما میکنه بگیریم چگونه پلوست در اینجا به درستی دلیل میاره همیشه اون واجه نست اشاره داره به مسیح و کسانی که در مسیح هستن و نجات یافتن کسانی که به مسیح تعلق دارن بس این واجه نست اولی اول رب داره به مسیح بذارید یک مثالی بذارم از کتاب مقدس قضابند مایسای مسیح گفت در انجیل یوهنا من تا که حقیقه هستم و شما شاخه ها اون تاک ممکنه شاخهای زیادی داشته باشه اون شاخها هیچ هستن اگر به درخت وست نباشن اون شاخها به خودی خود نمیتونن زنده بمونن خوش میشن حیاتشون، زندگیشون، سمراتشون بستگی دار بین که اون شاخه به تاک وست باشه و از وقتی که ما به یک تاک فکر میکنیم نمیگیریم خب این یک درخت مو هست و یا تاک این شاخهای زیادی داره درسته شاخه های زیادی داره اما اون چی که مهمه تاک هست تنه اصلی هست شاخه ها به اون وصلن و حیاتشون جدای از اون ممکن نیست بس اون نست مسیح هست این اون تنه درخت و همه کسانی که به اون تعلق دارن در مسیح هستن و مثل اون شاخه ها هستن که به اون وصلن و حیاتشون به اون بستگی داره نجات یافتن به خاطر مسیح و به مسیح خواهد مونده پس همه چیز بستگی داره به مسیح به این شکل که باعثین آیه رو و کتاب مقدس رو درک کنین. بس نسل اپراهیم هم مسیح هست و هم کسانی که در مسیح هستن و فرزندان خدای زنده هستن. مسیح اون نسل واقعی هست و همه این کسانی که به اون ایمان دارن و اینجا تیافتن جز اون نست محصوب میشن. آیا فقط کسانی هستن که بعد از مصیب اون ایمان آوردن؟ خیلی خیلی. دیگه حتی از ابتدای آفرینش جهان انسان ها به دین تریخ نجات یافتن. برای نجات دیگهی وجود نداره. فقط از رای اعتماد به کلام خداوند و آنچه که فراهم خواهد ساخت. همه بستگی داشت به آمدن مسیحا، او که از نسل زن خواهد آمد. و اونها نیز مثل من و شما باعثی توبه میکردن و به مسیحا ایمان می آوردن. ابراهیم دوست خدای زنده بود، نجات یافته بود، ایمان آورد و این ایمانی به جای پارسایی به حساب او گذار شد. به چه لحظی را مسیح خواهد آمد و به جای گناهان او خواهد مرد. ابراهیم تحت خون مسیحی بود. مسیحایی که خواهد آمد و خونش رو برای او خواهد ریخته. ابراهیم ایک از فرزندان خداوند ایسای مسیحی بود. ایک ایماندار راستین بود. و کسانی که نسل ابراهیم هستند، کسانی هستند که مثل او ایمان دارند و مسیح اعتماد دارند. آی شونزر نمی گوید به نسلها که گویه در باری بسیاری باشد، بلکه در باری یکی، به نسل تو که مسیح هست. مثال دیگه که میشه زد، مثل اون چراغدانی هست که در معبد بود. چراغدان هفت شاخه که همه این هفت شاخه به یک پای وصل بودن و این رو شما در کتاب مکاشفه میبینیم که هفت نام اون کلیسا اومده و یکی در میان اونها ایستاده، خدابند ما عیسای مسیم. پس اون هفت شاخه اون چراغدان وصلن به اون پای اصلی. و با اون چراغدان فکر کنید که در معبد قرار داشت. یک چراغدان که در اون روغن زیتون می ریختن و روشن بود و معبد رو روشن می ساختن. و شما نمی گید به اون چراغدان ها نگاه کنید. نه. یک چراغدان بیشتر نیست. درسته که هفت ها شاخه داره اما اون هفت شاخه بخشی از اون چراغدان هستن. انرژی و حیاتشون بستگی داره به اون شاخه اصلی، ستون اصلی. و همین شکل نسل ابراهیم مسیح هست و همه ای کسانی که در مسیح هستند شاخه هایی که به تنهی درخت و سنایی افتد و مقصود این هست احبیرا که خدا پیشتر به مسیح بسته شده بود شریعتی که 430 سال بعد ازا نازل شد یعنی شریعتی که موسادا، دفرمان و رسوم و تشریفات یهود که اینا 430 سال بعد از اون وعده داده شد نمیتونه وعده رو باطل سازه معلمین یهودی چونی میگفتن؟ میگفتن بله شریعت اومد از طریق موسى و این همه چیزه و این شریعت هرچی روی که قبلش بود باطل ساخت و گوی خداوند کلام قبلی رو کنار گذارد و کلام تازه ای رو داد. یعنی وعده رو که به ابراهیم داد رد کرد، 430 سال بعد شریعت به موسى داد، پس این جای گذین وعده ای از که به ابراهیم داده شد. این تعلیم معلمین یعونیگرام هست. پلوس میگه این تعلیم کاملا اشتباه هست. غلطه. این شریعت که 430 سال بعد از دادن وعده به ابراهیم به موسى داده شد، نمیتونه اون وعده قبل رو باطل سازه. کسانی که دانشوی کتاب مقدس هستن ممکنه بگن در اینجا یک مشکلی هست. زیرا شریعت 430 سال بعد از وعدهی به ابراهیم داده نشد. بلکه نزدیک به یک قم بیشتر، یعنی 530 سال داده شد. اما اعتمالاً کتاب مقدس اشاره داره به آخرین وعدهی که به یعقوب داده شد. و اگر از زمان یعقوب اساب کنید 430 سال بعد میرسیم به موسا پس اگر دانشوی جدی کتاب مقدس باشید، ممکنه با این یک ایرادی روبه رو بشه بیدی که 430 سال نبود. اما وعده به یعقوب داده شد. از زمان او 430 سال هست. و شریعتی که داده شد به یک هدفی بود. اون وعدهی رو که به ابراهیم و یعقوب و عیساق داده شد، باطل نساخته. بعده ای که خداوند و اونا داد و در مسیح به کمال میرسه که مسیح نجات دنده خواهد بود برای همه کسانی که نجات میابند و شریعت اون وعده رو باطل نسخ باید که هدف خاصی داشت و پولوس به اون اشاره خواهد کرد در آیات بعدی آیه 18 اگر میراز از شریعت باشه دیگر از وعده نیست اما خدا آن را به ابراهیم از وعده داد. یعنی خدا باید بهش قول داد، وعده داد در اون عهدی که خیلی خابل تغییر هست. حالا سآله بزرگ در آی نوزه داریم. بلوز میگه پس شریعت چیست؟ فایده شریعت چیه؟ آیا شریعت موسى جایگذین اون وعده بود؟ خیلی خیلی. به سبب نافرمانی ها بران افساده شد. به علت خطایا و نافرمانی ها بخاطر این که شریعت رو اونا زیر پا گذاردن تا اینگاه ما آمدن آن نسلی که وعده به روداده شد. پس برای یک مدتی خدای زنده با قوم بنی اسرایی، یعنی با گهودیان به شیوهی رفتار کرد که به اونا این ده فرمان رو داد و این ده فرمان تا عبد هستند. زیر اینا شریعت عبدی خداوند هستند و تغییر ناپذیره. خداوند برای مدت خاصی اون رسوم تشریفات یهموند رو به اونا داد. اما هدف اون رسوم تشریفات چه بود؟ بلد نافرمانی ها، بلد زیر پا گذاردن شریعت قدوس خداوند. اونها مرتب شریعت خداوند رو زیر پا میذاشتن و ضرورت داشت که خداوند اون رو مکتوب دار و این رو ما در تحفرمان داریم و هدف از دادن اون شریعت و رسوم و تشریفات برای یهود این بود که بدونم خدای زنده قدوسه همه اون قضاهایی که حرامه و حلاله لباسهایی که باید میپوشیدن و رسوم و تشریفات یهود صرف انها تعلیم میداد که خدای زنده و حقیقی قدوسه و اونا باعثی به رائیگان بخشوده بشن تا بتونن به وضوع رو پذیرفته بشن و وقتی که به معبد نگاه کنی شما اون مکان قصر العباس رو داری که خدای زنده در اون حضور داره و در برابر اون دو تا پرده هست که کسی نمیتونه به اون مکان قدس الاکتاس وارد بشه؟ یعنی به این شکل خدابان منا تعلیم میده من قدوسم شما نمیتونید من نزیک بشید فقط کاهن اعظمه که یک بار در سال میتونه به پشت اون پرده بره و باید خون ریخته بشه و بعد تمام اون معاسمه شوست و شوکه و تهارتی که کاهن ها دارن و در مبد آسی انجام بدن و لباسشون باید تمیز باشه سپید باشه کتان باشه و دور تا دور اون گلدوزی شده باشه و غیره و تمام اون رسوم تشریفاتی که یهود داشتن حتی قبل از اینکه بتونن نزدیک بشن به اون حضور خدای زنده همه نشون میده که خدای زنده قدوسه خدایی که نمیشه به اون نزدیک شد ما گناهکاریم و ضرورت داره خداوهان با ما رفت کنه و گناهان ما رو ببخشاییم به چه لشریت داده شد تا انسان ها بیدار بشن و در این وقت گناهکارن و نیاز دارند تا خداوند به رایگان اونا رو ببخشایه و نزد خود بیاره و این رواند بیدار سازی تا زمانی خواهد بود که خداوند مایسای مسیح بیاد و سپس آشکار خواهد شد که خدای زنده چه کاری خواهد کند از طریق مرگش و روی سلیم و انجیل بشارت داده میشه و وعظ میشه پس شریعت یعنی شریعت یهود اون رسوم و تشکار تو موقعتی بود اما شریعت یعنی ده برمان عبدی اما اون روز اون متشریفات دین یهود موقعتی بود تا هنگام آمدن آن نسلی که وعده داده شد. اما واسط از یک نیست اما خدا یک است آهی بسیار یک. پس آیا شریعت به خلاف وعدهای خدا هست؟ آیا شریعت متفاوت از وعدها؟ هرگیه از مبادا. تیرا اگر شریعتی داده می شد که می توانست حیات بخشت هر آین پارسایی از شریعت حاصل می شد. شما نمیتونید مردم رو پارسا سازید از طریق حفظ شریعت ولی شریعت ضروریه تا مانه بشه که اونا کاملا به شرارت بیفتن باید بدونن شریعت چه هست اما اون شریعت قادر نیست به کسی حیات بده شریعتی قدرت رو نداره تا انسان ها رو مقدس سازه شریعت خداون این توانایی رو نداره تا به مردم و یا پیروانون حیات منوی بده و اونا رو با خداون دوست سازه شریعت صرفاً میتونه به ما هشتار بده. شریعت صرفاً به ما میتونه نشون بده که گناهکاری من نیاز داریم به رحمت خدای زنده. میذاریم یک مثالی بزن. من وقتی که بچه بودم در انگلیز در دقیقه 1940 میلادی جامعه انگلیز کاملاً متفاوت از امروز بود. در اون زمان درسته هنوز گناه بود در جامعه اما اگر به سطح جامعه نگاه میکردی ظاهر مردم بسیار بهتر بود کسی منیجوب نمی پوشی برعهنه نبودن واقعا شرم داشتن از این کارها اگر در یک قیابان کسی پسر و یا دخترش یه کار بیاخلاخی انجام می داد حتی اگر مردم به کلیسان می رفتن اساس شرم می کردن و می گفتن در فلان کچی این اتفاق روی داد اصول اخلاقی بسیار متفاوت از امروز بود امروز مسیحیت از جامعه رفته اینجا جهان بی خدا شده جهان غرب در اون زمان کسانی بودن که اینا بیرون سینما میست دادن و می شد اینا رو تشخیص بدید و این فرد چه کار می کرد و ایشون یه چیزه آلوده ای رو میفهم. مثل این کتاب های کسیف ویا بلید برای یک برنامهی که مردم اونا رو نمیپذیرفتن. در جایی در پنهانی انجام میشد. و این فرد کسی بود که واقعا از دیده مردم یک فرد بسیار شریع بود. یعنی پایین ترین فرد جامعه به این میگفتن و این فرد میگفتن سپیف. یعنی کسیف ترین فرد جامعه. اما متاسفانه امروز اون فرد بی ایک مقام بسیار بالای اصیده و این فرد اکلون توی بی بی سی بهترین شغل رو داره و یا توی این بنامه های تلویزیونی بهش پول فراوانی میدن اکلون اون فرد ثروتمنده، شومند شده و یک خونه بزرگی داره توی بهترین جا هنگلیز این همون مردی که پنجه سال پیش تحقیلامیز بود اما علت چهه؟ به این علت که اون جامعه و ماریک مسیحیت در اینجا بود تا حد کمی حتی در ظاهر شریعت خداون رو حص میکردن ارچند که منتظر بودن تا این بند های شریعت خداون کنار بگذارن و به دعیش شرس ملادی میرسید و به تدریج و به تدریج این حسارا فرو ریختی میشه و اون فرد اکنون حتی توی پارلمان انگلیزه و عضو پارلمان شده و در اونجا چه میکنه؟ میخواد جیسای کسیف رو قانونی بسازه میخواد همجنس بازی و همجنس گرایی رو قانونی بسازه و کسانی رو که به کلام خداوند پای بندن اونها رو کنار بگذاره و به زندان میاندازه و کل جامعه در جان غرب به سرازیری افتاده به اون منجلاب داره کشیده میشه به چلت این دل آدمیه شریعت و قانونگذاری قادر نیست آدمی رو مقدد سازه شما شریعت فراوانی بذارید دست مردم رو مقدد کنید به زندان میان دازید همه اینا رو زیر پا میذارن و در آیه 21 پولستونی میگه پس آیا اگر شریعتی داده می شد که می تمنی سیاد ببخشد، هر آینه پارسایی از شریعت حاصل می شد. اما چون این چیزی غیر ممکنه. زیرا ایراد در دل ماست. گناه در دل ماست. شما هر شریعتی رو بدید ما اون را زیر پا می زنید. هر قانونی رو بذارید مردم اون را زیر پا می زنند. برنامه تلویزیون رو ممنوع کنید، مردم می رند ماهواره تماسان. و این مطالب بسیار عمیقه از آی بی صدا. اما کتاب یعنی کلام خدای زنده همه انسان ها را گناهکار مسبب می کنه. اما کتاب همه را زیر گناه بست. همه انسان ها گناهکار هستن. یعنی شریعت خداوند اعلام می کنه که ما قانون شکن هستیم. شریعت وقتی که اون را متعلق کنیم و درد کنیم، درد می آبیم که ما اون را می شکنیم و قادر نیستیم اون شریعت را کاملا حفظ کنیم. این شریعت دائم توسط ما انسانها شکسته میشه و ما نیاز داریم تا بخشوده بشیم اما کتاب یعنی کتاب مقدس همه را همه انسانها را زیر گناه بست یعنی توی زندان شدن در بسته است تا وعده ای که از ایمان بی ایسای مسیح است ایمانداران را عطا شود آی 23 گویی این نکتر را تکرار میکنه اما قبل از آمدن ایمان یعنی رستگاری از راه ایمان به خدا و انیسای مسیح آشکار بشه، قبل از آمدن این ایمان، زیر شریعت نگاه داشته شده بودیم برای آن ایمانی که میباعث آشکار شود و تا اون زمان در اصارت نگاه داشته شدیم، گویی ما توی زندان هستیم پولوس راجبین صحبت میکنه و میگه من یک فرد فریسی مغنور بودم و اینو در رساله رومیان میخونید و میگه به خودم افتخار میکردم. اما روزی اومد که برای اولین بار شریعت خداون رو درد کردم. یعنی ده فرمان رو. با اون دیدگانی که اکنون روی قداس اونا رو باز کرده. قبل از اون من یک فریسی بودم، این شریعت رو تعلیم می دادم. اما اکنون که رول خدا زیدگان من رو باز کرد، دریافتم. وقتی که خداوند می گه هرس مورس، دریافتم که من یک فرد حریس هستم. من می خواستم در بین یهودیان به مقام بالای برسم. هر کاری رو انجام می دادم تا اون مقام بالا برسم. شریعت به من نشون داد که من گناهکارم وقتی که شریعت میگه این کار انجام نده در یافتم که من دارم همون کار انجام میدم و پلوس میگه من شریعت رو خوندم و من مردم منظورش چهه که میگه مردم میگه اون فریسی مغرور که به خودش افتخار میکرد و فکر میکرد با عمالش به بهش میره مرد به زمین خوردم و در یافتم که ای گناهکار شریر و ناتوانم و تحت لعنت قدای زنده با همه فریسی کاری که انجام میدن وقتی که شریعت رو درد کردم مردم کارش شریعته ما رو به زمین میزنه در میابیم که هستیم تا مشتاق رستگاری بشیم تا نزد مسیح بیانیم آی 24 پس شریعت نازم ما شد تا ما رو به مسیح برساند تا از راه ایمان پاساش و مرد شویم این واجهگه یونانی پداکوک هست که ترجمه شده به نازم. یعنی کسی که وقتی که بچه ها تحت مراقبتش هستند با چوب اونها رو میزنه و اینها رو قشنگ تعلیم میده. اون نازم مدرسه که چوب دستش. در صورت این که عهد جدید نوشته شد، پداگاک کسی بود که برده یک خانه بود تو این خانه کار میکرد و این بچه رو که تو این خانه بود با دستش رو میگرفت و میبرد به مدرسه. و اون بچه نمیخواد به مدرسه بره. میخواد فراری بشه توی راه. میخواد بزنه برو توی بازار. اما اون برده چه کار میکنه؟ دست ای رو میگیره، میبره به مدرسه. از اون پداگوک، اون که ترجمه شده نازن، اون برده که توی اون خونه است چوب دستشه و این بچه که میخواد فراری بشه اون رو میزنه و مطمئن میشه که بره مدرسه و بچه از اون میترسه و پلوس از این مثال استفاده میکنه میکنه شریعت به این شکله که ما رو نزده مسیح میاره امون جوری که اون برده توی اون خونه در عهد جدید اجازه نمیداد اون بچه فراری بشه و این افراد پداغوگ در عهد جدید، قرن اول وجود داشت. که اون بچه رو به مدرسه میبادن. به این شکل شریعت پداغوگ ماش رو تا ما رو نظرمسی بیاره. تا به ما نشون بده که ما گناهکاریم و قادر نیستیم با اعمالمون خود رو نجات بدیم. پس هدف اصلی شریعت این هست تا ما رو نزد خدومن ایسای مسیح بیاره تا ما از راه ایمان پارساش مرد شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شده شد این کسی که در ایمانش روش کرده همه ما به وسیل ایمان در خداون ایسای مسیح بدل میشیم به فرزندان و خدای زنده و پلوس میگه اجازه ندید به اون معلمین یهودیگرا به شما بگن تو ابتدا باید خدنه بشی و این کارا انجام بدی و اون غذا رو نخوری و این یهودیت سیسم یهودی رو حفظ کنی تا خداون تو رو ببخشه خیلی از آه ایمان تو بدل میشیم اینکه از فرزندان و خدای زنده آیه 27. زیرا همه شما که در مسیح تحمید یافتید، مسیح را در بر گرفتید. آیه 28. دیگر نه یهودیست و نه یونانی، نه غلام و نه آزاد، نه مرد و نه زن، زیرا که همه شما مسیحیان، در مسیح ایسا یک می باشید. یعنی همه با هم برابرید. در آینده اگر خدابند فرصتی بده، به این آیه فکر قایم کرد. زیرا مطالب زیادی در این آیه هست. زن و شوهر با هم برادر هم هر دو نمونه در حضور خدای زنده ارزشمند هستن ارزششون یکی هست در حضور خدای زنده به هر لحاظ منوی کاملا برابر هم زن و مرد و شوهران باید این رو فراموش نکنن درسته؟ در خانواده مسیحی شوهر سر خان هست اما نباید دیکتاکتور باشه و به شکل دیکتاکتورهی بخوایید همسرش رو اداره کنه نه فراموش نکنه که اونیز برابر با اونست در حضور خداوند، در ایسای مسیح، یکی هستند. اچندکه شوهر سر خانه است، مسئولیتش زیاده، اما مسئولیتش رو به این شکل باید انجام بده. نه یهودیس و نه یونانی. دوستان عزیز، قبل از اینکه آیات شروع کنیم، گفتم که شما باید این آیت رو درست در کنید. متاسفانه، مسیحیانی هستند که عقاید غریبی دارند و با خودشون میگن یهودیان بسیار مهم هستن. یهودیان از دید خدای زنده بسیار مهم هستن. اونا قوم برگذیده ای خداوند هستن. و ما که غیریهودی هستیم و نجات یافتیم، ما در طبقه دوست قرار داریم. ما شهروندان دست دوم هستیم، بس یهودیان از ما برتر هستن. این دیده این معلمین مسیح هست و وقتی که چون این نظری رو دارن میگن خداون همچنان به فکر اون یهودیان هست و روزی اونا رو نجات میده. کتاب قدس میگه خیلی از دید خدای زنده و یهود زنده هیچ دفعبادی بین یهودی و یونانی نیست. اگر اونا در مسیح باشن، با غیریهودی برابرن. یهودیان نسل واقعی مسیح نیستن، فقط یهودیانی که نجات یافتن. یهودیانی که به خدابن ایسای مسیح ایمان بیارن و همچنین غیریهودیانی که به خدابن ایسای مسیح ایمان بیارن. اونها فرزندان ابراهیم هستن و این تعلیم کتاب مقدس هست. میشه مسئله دیگه ای رو در این زمین بیان کرد. ادعی من میگن تفاوت بین کسانی که تحمیدی هستن و غی دوست دارم به شکل خلاص توضیح بدم امیدوارم که در زمینه الهیات عمیق تفاوت زیاد نباشه غیر تحمیدی ها اگر واقعا به کتاب مقدس اعتقاد دارن اونا همیمون نجات یافتن و الهیات دانهای بزرگی ما داریم که تحمیدی نیستن و کتابهای عالی نوشتن تفاوت بین تحمیدی ها و پرسکتریانی ها چه هست؟ اونها در مسیح یکی هستن. اما تفاوت ما با پرسپتریان ها این از که ما به کلیسا و اداره اون به شکل دیگه فکر میکنیم. پرسپتریان ها چونین میگن. میگن کلیسای مسیح به این شکل تعریف میشه. کلیسا متشکل هست ایمانداران مسیحی هست و فرزندان شد. و نسل اونا به چه علت اینو میگن؟ زیرا اونا میگن این ابراهیم بود و نسل او. یعنی فرزندان او. پس کلیسا امروز باید متشکل از مسیحیان باشه و فرزندان شد. و فرزندانشون در بچگی تحمید بگیرن و عوض به کلیسا بشن. این دلیله که بچه های خود رو تحمید میدن. و میگن این ها جزوه عهد هستن، این ها باید در کلیسه باشن و این ها آیات نگاه میکنن و میگن همچنان که وعده به ابراهیم و نسل او داده شد در کلیسه ها نیست امانداران مسیحی و نسل اون ها و بچه های اون ها عضو کلیسه ها اما کلیسه های تمیدی چه میگه؟ میگه ما این موضوع به شکل دیگه میبینیم و میگم خیلی وعده به نسل ابراهیم داده نشد پولوس اون رو در این آیات به ما میگه نسل ابراهیم مسیح هست و همه کسانی که در مسیح هستن. یعنی همه فرزندان معنوی، همه کسانی که نجات یافتن. پس کلیس ها یعنی کسانی که ایمان آوردن. همه کسانی که اعضای ایمان به خداوند مایسای مسیح در اون قرار دارن. پس ما تحمیدی ها بچه ها رو تحمید نمی دیم، سب می کنیم تا ایمان بیارن و فقط ایمانداران رو تعلیم می دیم. به چه لحظی را وعده به ابراهیم دادی شد و نسل معنوی رو. کسانی که به مسیح ایمان دارن. پس این تفاقات بزرگی بین تحمیدی ها هست و پرسپیتریان ها. یعنی کسانی که بچه ها رو تحمید می دن. در صورت، می بینید متعالی این کتابات و درک اینا چقدر مهم هست. و الهائیات کتاب مقدس چقدر مهمه. و اگر این ذرهی اشتباه کنیم، ممکنه اداره کلیسا به شکل دیگه ی انجامه. و امیدوارم که این تعالیم مفید بوده باشه.
تفسیر رساله غلاطیان (بخش۷)
Series تفسیر رساله غلاطیان
Everything Depends on Christ
Sermon ID | 11252475666336 |
Duration | 38:08 |
Date | |
Category | Sunday - AM |
Bible Text | Galatians 3:16-29 |
Language | Persian |
Documents
Add a Comment
Comments
No Comments
© Copyright
2025 SermonAudio.