مرساله پولوس رسول به غلاطیان نگاه میکنیم فصل اول آهیه 17 هم و به ارشالی هم نزانانی که قبل از من رسول بودن نرفتم بلکه به عربستان رفتم و باز به دمشق بازگشتم موضوع صحبت بشارت دادن انجیل هست. در اینجا آیاتی هست که پولوس رسول دلیل میاره و سعی می کنه تا نشون بده به احالی کلیس های غلاطیه که اوی وقتی که انجیل به او رسید او انجیل رو به شکل مکاشفه مستقیم از خدا و انیسای مسیح دریافت کرد و او ایک از رسولان راستین مسیح هست. و مطالبی هست برای ما تا از این آیات سود ببریم. در اینجا قولوس رسول اولین رسالتش رو می نویسته. این نامه در سالهای پنجای بعد از میلاد تا پنجا و سه بعد از میلاد. یعنی حدود بیست سال بعد از این که خداوند مایسای مسیح برسالیب بیشه و فدیه گناهانو می پردازه و پس از اون رستاخیز می کنه روز پنتاکست میاد و کلیس ها تحسیز می شه کلیس های مسیح و اکنون در مدت بسیار کتایی ما اولین نامه ی پولست رسول رو داریم که برای کلیس های غلاطیه نوشته شده این برای کلیس هایی نوشته شده که در جنوب غلاطیه هستن این کلیس ها در وسط پولست تحسیز شدن در سفر اول بشارتش اکنون در سفر دومه بشارتش هست در قورنتوس ساکنه و ادنی اونجاست که این نامه رو برای کلیسای غلاطیه می نمیسه. انجل توسط مکاشفه و به شکل مستقنی به پلوست داده شد. و می گه زمانه که خدا خشنود شد، من را از رحم مادر برگذید و به فیض خود من را خاند. انجل و خدا بند مایسای مسیح منشعش خدای زنده است. این انجیل کار کلیسانیست و این مکاشفه آسمانیست و اینو از ذات خاص انجیل میبینید پیام انجیل کاملا در تضاد با این چیزی که انسان ها حتی تصورشو میکنند شما وقتی که به عدیان زمینه نگاه کنید وقتی که به انسان ها نگاه کنید و اینکه چگونه میشه با خدای زنده رابطه برقرار کرد و او رو شناخت همه ای انسان و همه ادیان زمینی به این شکل که شما باید کاری رو انجابه اید و خداوند از شما خشنود میشه از طریق ثوابت، از طریق اعمالت، از طریق یک سری رسوم و تشریفات ویژه و یا بنشینی زیر یک درخ و مدیتشن کنی ساعتها و به این طریقه و یا سریقه چرخ زدن به سما برسین و این قرور آدمیه دلی که در گناه سقود کرده و پر از قروره وقتی که میخواد راجع به خدا فکر کنه به جایی که به کلام خدافت و مکاشفه گوش کنه به این شکل فکر میکنه من باید کاری انجام بدم من نیتونم خودم رو نجات بدم من قدرتش رو دارم و میتونم با خدای زنده مشارکت داشت بشم و با او دوست کردم اگر آرف باشن شروع میکنن به چرخ زدن تا ذهنشون خاموش بشه و به خدا برزن فقط انجیل هست مکاشف این راستینه که به ما میگه دوستی و آشتی با خدای زنده بایستی به ما عطا بشه به رایگان این باید گار خدای زنده باشه از طریق فیضش که رایگا نه است و به شاهستگی ما بستگی نداره، ما رو نجات بده. یعنی خدابند از ما بیاد، ما رو فرا به خونه، در دلمون کار کنه، ما رو متول سازه، به ما یک ذات تازه بده، ما رو مسیحی بیسازه تا اون وقت ورو بشناسیم. با او دوست کردیم. انجیل کاملا متفاوت از ادیان زمینی هست. نکته دومه که میتونیم در مورد انجیل نجات برخصوفت کنیم و در این آیات هست در مورد ببینی کلیس های قلاطی قدرت انجیل هست دوست عزیز. قدرت انجیل. شما به جهان غرب و تمدن غرب نگاه کنید ببینید انجیل چه کاری کرد. ببینید چه در زندگی افراد، تک تک افرادی که نجات میابن، به شکل غریبی عوض میشن. فرده که مغرور هست، وقتی که مسیحی میشه، فرده فروتن میشه. کسی که گناهکاره و در منجلا به گناهه، وقتی که مسیحی میشه و واقعا نجات میابن، این آشغ پارسایی میشه. و ما که وجدانی داریم و ضعیفه و راهتی میشه اون وجدانو خفه کرد و خاموش کرد تا به راهتی گناه کنیم. وقتی که نجات میابیم، وجدانمون بیدار میشه و شروع میکنه به کار کردن و به ما هشتار میده و اجازه نمیده به راهتی گناه کنیم. خدافن بیما یک ذات تازه میده، آشق مسیح میشیم، آشق خدای زنده میشیم. نه از روی ریاکاری بلکه از روی حقیقت و واقعا میخواییم برای او زندگیر کنیم به این علت که خداون ما رو نجا داده و عوض کرده انسان ها کاملا عوض میشن وقتی که مسیحی میشن اون تغییر درونی که روی القدس انجام میده و این قدرت دین راستینه قدرت انجیل هست نه از طریق اون واعزانی که میستن و فریاد میزنن و یا کارهای عجیب غریبی انجام میدن؟ نه خیلی، از طریق کاری که قابل دیدن نیست، کار روح قداس که در دلش انوند کار میکنه و باید میشه او فکر کنه، دیدش عوض بشه، احساساتش عوض بشه علاقش عوض بشه و بعد آشق خداوند و ملکو توی گرده و برای او زندگی کنه و تلاش کنی تا مقدس باشه و گناه ها رو کنار بگذاره بس این تغییر واضح و بزرگ دین راستین این هست تفاوت بین عدیان این دنیا و یا حتی در اون زمان یهودیانی که کلیس ها را جفا می دادن و مسیونی که در خلاطی بودن تفاوت این بود اون مسیحیان کاملاً عوض شدن. بلاوه شهاده ثمامی همس که دیگه اینجا اونو متعلقه می کنیم. ذات سگانه ی دادن انجیل. برای چند لحظه بگذارید این موضوع فکر کنیم. برمان مثل انجیل نجات بخش خداوند مایسای مسیحی این که انسان ها چگونه نجات یاون از راه ایمان به مسیحی این به شکل روشنی آشکار شده. و این رو حتی در اهده قدیم نیز میبینین، این اقایق در اهده قدیم نیز وجود داره و پولوس میگه موسى انجی رو وعظ میکرد و پولوس از اون اخل خور میکنه و شما باید نگاه میکنید به سخانان موسى و وعظ او و میبینید که حتی موسى نیز رستگاهی رو از راه فیض بشارت میده دلی که باید خدنه بشه دلی که باید عوض بشه و این مطالب رو شما در اهده قدیم دارید بارها و بارها اشاره شده و حتی از زمانی که خداوند مایی سایی مسیحی به شاکرنانش تعلیم میداد پس از این که رستاخیز نمیده بود او به شاگدانش تعلیم می داد راجب خودش، راجب رای رستگاری از طریق نوشته های موسى و پیامبران راستین. تمام این مطالب در اونجا هست و فقط وقتی که پیامبر دروغی نیاد اینها را انکار میکنه تمام این مطالب در عهد قدیم هست. پیامبران راستین اینها را مکتوب داشتن. بس این مکاشفه یه انجیل هست، نه فقط در عهد جدید، بلکه در عهد قدیم نیست هست توسط موسا، توسط پیامبران راستین که مکتوبه و محفوظ نگاه داشته شده و تحریف نشده سپس این انجیل به شکل مجزایی از طریق پولوس نیست بشارت داده شد پولوس چی کسی بود؟ یک یهودی خوشگی مذهب فریسی بود که مصیان و جفا مرسو این بسیار ملیگر ها بود به ضد پیام انجیل و مسیحیت بود و سر می کرد کلیسه ها رو نابط سازه اونا رو تعقیب می کرد و اونا جفا می رسوند و شما کتاب مقدس رو بخونید می بینید که چگونه وقتی که در راه دمشق هست خداون نور شدیدی بر اومی تابونه و او به زمین می خوره و او توبه می کنه و حتی مسیح او رو به مدت سه روز کل می سازه و او معمولیت مسیح رو شنید و کلام خدافن ایسای مسیح رو شنید و توبه عمیقی میکنه دوچار اندوه شدیدی میشه و زندگیشو کاملا به مسیح میده از اون لحظه از که او بدن بشوید ایک مسیح واقعی این تعفول روحانی بزرگ او هست و این رو در این آیات حتی به ما میگه و میگه که چگونه در راه دمشق نجات یافت و به سرعت به عربستان رفت. نگه به ارشالی نزدیک سانی که رسول بودن نرفتن، بلکه به عربستان رفتیم. به مدت سه سال در اونجا میمونه، سپس از اونجا از تنهایی در عربستان به دمش باز میگرده. اما به مدت سه سال در اونجا هست و خداون بشکل مستقیم اون مکاشفه میده تعلیم میده حقائقی رو میده که بعدن اونا رو در رساله های خودش مینمیزه تمام این مطالب کاملا همخانه با باقی نوشته های رسولان راستینه پیانبران راستینه پس شما این سه سرچشم ینجی رو دارید از طریق عهد قدیم که جزئیات اون در نوشتهای پیانبران راسین هست از طریق خداوند مایسایی مسیح و بعدن به شکل مستقیم و مجزاب پولوس رسول اما در هر بار پیام دقیقاً امون هست و عوض نمیشه زیرا خدای زنده عوض نمیشه پیامش عوض نمیشه راه رستگاری عوض نمیشه و پولوس به اینا تحکیل میکنه درایی 16، درایی 16 فصل یک چونین میگه؟ پروز در مورد خدای چونین میگه؟ اما زمانه که خدا خشنود شد، یعنی اراده خدا بود خدایی که من را از ذهن مادرم برگذید و به فیض خود من را خاند که پسر خدا در من آشکار سازد این راجبین صحبت میکنه که چگونه مسیح اولا نجات داد به چه منظور؟ تا در میان امتها به دوبشار اتهم؟ یعنی به غیر یهودیان یعنی زمانی که خداوند او رو نجات داد و اینا در اعمال رسولان فصل 26 هست که در اونجا شهادت خودش رو میده به علاوه خداوند به او این درک درست رو داد که او فراخوند شده تا رسول مسیحی باشه و اینجی رو به امتها برسون یعنی خیلی یهودیان افراد بی خدا در موردی که خدا خشنوش شد تا پسر خدا رو در من آشکا سازد تا در میان غیری ادیوان بشارده هم در آن وقت با جسم و خون مشورت نکردم به دین مناکه پولوس نیازی نداشت تا بره و با دیگران صحبت کنه و بگه آیا این انجیل درستی است؟ نه او این مکاشف رو به شکل مستقیم دید و خداون ایسای مصیر رو دید او دقیقاً میدونست که این پیام صد درصد حقیقت داره و حقانیت داره و لذار نیازی نداشت به عنوان کسی که شک داره و یا میترسه تا بره به ارشالیم و رسولان مسیر رو ببینه و از اونا بپرسه آیا این پیام درست هست؟ آیا من این انجی رو درست درک می کنم؟ البته او فردا مغروری نیست که میگه با جسم خون مشورت نکردم نه، مکاشفه به شکل کامل، به شکل روشن به او میرسه و جایی هیچ شک و تردیدی درش نداره لذا نیازی نداره تا به ارشالین بره و رسولان و شاگدان و مسیر رو ببینه پس او این سرچشمیه ثوم هست که انجیل به شکل مستقیم بهش نیرسه و میگه در اون زمان بلا فاصله گیدم که نیازی نیست تا با جسم خون مشورت کنم و در آیه 17 توضیح میده میگه به ارشالین هم یه از آنهای که قبل از من رسول بودن نرفتم نه به این اللت که اونا رو کوچک میشماره، نه این که به اونا احترام نمیگذاره، بلکه میدونست که پیام اونا دقیقاً پیام اوست و هیچ ضرورتی نداره. او نیست همون مکاشفه رو دریافت کرده که شاگدان مسیح شادش بودن. ادامه آی 17 میگه به عربستان رفتم و باز به دمشق بازگشتم. به اطمحال زیاد بعد از سه سال که در عربستان بود و در آی 18 بهش اشار شده. پس از سه سال برای ملاقات پتروست به ارشالیم رفتم. پس به مدت سه سال ویا حدود اون در عربستان هست. و چقدر جالب هست. دوستان عزیز، شاگردان مسیح که بعدن بدندشن به رسولان مسیح و پولوس با اونا اضافه میشه شاگردان مسیح با مسیح سه سال بودن به شکل مستقیم او رو میدیدن اما پولوس که مسیح رو شاگردش نبود به عربستان میره به مدت سه سال و مکاشفات راستین رو به شکل مستقیم از خدا و نیزای مسیح دریافت میکنه دیگر شاگردان که قبل از او بودن اونا بشکل شخصی شاگرد مسیح بودن اون حقائق رو دیدن و دریافت کردن اما پولوس اونا رو به شکل مستقیم از آزمان دریافت میکنه به مدت سه سال دقیقا مثل دیگر شاگردان در این مدت مشخصا دعا میکنه کلام رو متعالیه میکنه مکاشفه رو مستقیم رو دریافت میکنه و همچنان که شاگردان مسیح خداوند ات اونا خواست بود تا کارهایی رو انجام بده و اونا رو به مموریت بشارتی فرستاد و تا کار پلوس نیست، بدون شک در عربیستان این وظایف رو داشت و اینجی رو وز کرد. اما این زمانی بود که اوداره تعلیم میبینه. پیش پای خدافند مایی سایم هستیم. آیاییجده، پس بعد از سه سال برای ملاقات پترست به ارشالیم لفتم و پانزده روز باوی به سر بردم. می شه مواقعی روز در مورد اون پونزده روز صحبت کرد که این دو رسول راسین با هم نشستن و صحبت می کنن و حد زد که چه جلسه عالی داشتن. پتروس به مدت سه سال به شکل شخصی از خدابن نیزایی مسیح تعلیم می دید از او پیروی می کند. پولوس به مدت سه سال تنهایی در بیابانه و شکل مستقیم از خدافن مکاشفه رو دریافت میکنه و چه بحث و صحبتی بین اونها هست و چه جلسه ای عالی هست بین این دو رسول راستین و چه حقائقی بیان میکنن، چه مشارکت عالی هست بین این دو رسول راستین خدای زنده به مدت پونزه روز با وی به سر بردم اما ظاهران از دیگر رسولان مسیحی دوت نمیشه. هدف این نبود که تایید کنن که واقعا انجیل چه هست و مشورت کنن. نه، دقیقا هریک از اونا همون انجیل رو دریافت کرده بود که دیگری دریافت کرده بود. اونتا به شیوه متفاوتی. آیه نونزر پلوس شنید میگه اما از سایر رسولان کسی جز یعقوب برادر خداون را ندیدم. یعقوب یک رسول راصلی نبود، بلکه نیم برادر خداوند ما عیسای مصیبود، بسر مریم بود و ایک از مشایخ اصلی ارشالی. پس یعقوب و پترو سناکستانی هستن که پولوس اونها رو میمینند. و میگه ما دور هم جمع نشدیم که پیام انجیل را بحث کنیم، راجبش رعی بدیم، به این شکل راجب انجیل فکر نکنیم. حد یکی از رسولان راستین کاملا مجاب شده بود که دقیقا همون انجیل را داره که دیگر رسولان دارن. این انجیل هست، تغییر ناپذیر. آی بیز، اما درباره آن چه که به شما می نمیسم اینک در حضور خدا دروغ نمی گویم بعد از آن به نوایی سوریه و کیلکیه آمدن و اینو ما در عمال رسولان فصل نه داریم و اینکه چگونه پولوس رسول فرستاده می شه به نوایی کیلکیه و شهر اصلی اونجا تارسوس بود جایی که تارسوس در اونجا به دنیا آمد سالوس تارسوسی. این شهری بود که در اون بزرگ شده و اون رو به اونجا میفرستن و در اونجا وز میکنه تا زمانه که بارنباس اون رو فرا میخونه تا به انتاکی بره در سوریه تا بیاد و در اونجا در اون کار تازه و در اون ناهی بارنباس رو کمک کنه. بعد از آن به نواهی سوریه و کیلیکی آمدن آهای 22 و به کلیسه های یهودی که در مسیح بودن به چهره ناشناخته بودم. یعنی اونها به چهره مرا نمیشناختن. آیه 22 آیه 23 جز این که شنیده بودن که آن که پیشتر و ما جفامی نمود اکنون بشارت میرد به همون ایمانی که قبل از این ویران میساخت. یعنی اون کلیزه هایی که در اون آهی بودن پولوس رو ندیده بودن. اما کاملاً بر انجیل امور تعیید میزنن. میگن اکنون همون بشارتی رو که نابود میکرد و قصداش نابود کنه زمان که اولی بود، اکنون بشارت میده. آیه 24 و خدا را در من تمجید نمودن پس انجیرو ما در عهد قدیم داریم شاگدان مسیح بشکل مستقیم اونا از مسیح دریافت کردن و پولوس رسول بشکل مجزا و کاشفر و مستقیم از آسمان دریافت کرد و این سمنشک کاملا همخانند یک انجیرو بشارت میدن رستگاری از ظاه ایمان از ظاه فیض و کار خداوند مایسای مسیح من از طریق اعمال آیه یکی رو نگاه میکنیم در فصل دوم دفاع از انجیل هست که پولوس و اون میپردازه پولوس ادامه میده پس بعد از چهارده سال با برنابا باز به ارشالیم رفتم و تیتوس را همراه خود بردم تیتوس یک خیر یهودی بود که ایمان آورده به خداقند مایسایی مسیح اکنون اگر سه سال رو که در عربستان بوده اضافه کنیم به چهارده سال بعد از سه سال به دمشق میره سپس ارشالیم رو ملاقات میکنه دو هفته با پتروس هست وقتی که به فصل دو میرسیم چهارده سال بعد از اون واقع هست یعنی کلن 17 سال از زمانی که پولوس نجات یافته و به رسالت فراخونده شده پس بعد از 14 سال یعنی از دیدار اولش از ارشالیم با بارنبا باز با ارشالیم رفتم و تیتوس رو امراح خود بردم ولی به مکاشفه رفتم خدافن به شکل مستقیم و او گفت که باید با ارشالیم بریم و انجیلی رو که در میان عمومت ها معاوضه میکنن به دیشان عرضه داشتم اما به طور خصوصی، با آنها که سرشناس بودن، مشخصاً دیگر رسولان هست، مبادا بیهوده بدوهم یا بیهوده دویده باشم. آیا این به دین معناست که پولوس در ذهن شکی هست که مبادا انجیل رو به شکل درستی بشارت نداده باشه و اشتباه کرده باشه این تفسیر اشتباهی هست اکی به این شکل فکر کنیم پولوس هیچ شکی نداره در مورد حقانیت انجیل و پیامون و به علاقه او به مدت دو هفته با پتروس بوده قبلن و با آن صحبت کرده و هیچ شکی در مورد انجیل نداره اما شکش در این هست آیا ممکنه؟ یعنی این ترس پترس هست آیا ممکنه که رسولانی که در شلیم هستند نسبت به اون معلمین یهودیگرا که از گلیس های ارشلی میان با اینا به شکل دوستانه رفتار میکنن و با اینا بخورده میکنن و این معلمین درویغین میان و تاریم خلط رو گسترش میدن و با اونا میگن که شما که مسیحی شدی باید ابتدا یهودی بشین شما باید خدنه بشین برای اینکه نجات پیدا کنی، باید شریعت موسا و سنت یهودیت رو حفظ کنی، خط نمشی. و مسیح کافی نیست. ایمان به مسیح تو رو نجات نمیده. باید این سنت ها رو حفظ کنی. و این تعلیم معلمین یهودی گراه هست. که اومدن و اکنون پولوست میخواد با رسولانی که در ارشالین هستند بنشینه و صحبت کنه و بگه آیا شما اجازه دادی که معلمین یعنیگی را بیان و جلو اینا را نگرفتی و محکم با این معلم نروحین بخورد نکردید؟ و به اینا اجازه دادید تا بیان بدون اینکه توبیخ بشن، بدون اینکه حشدار ببینن، بدون اینکه شما با اونا صحبت کنین این را بیان و این تعالیم اشتباه را در کلیسای غیریعهود گسترش بدن تا از این طریق کاری که پولاس انجام داده و اون کلیسایی که تحسیس جده خراب بشن زیرا کسانی اومدن از ارشالیم به نام معلمین مسیحی و این تعالیم غلط را میدن. پس آنچه که او الان با شکل خصوصی با رسولان در میان میذاره این مطلبه. ولی به مکاشفه رفتم و اینجی را که میان امتها بدان موضع میکنن به ایشان عرضه داشتم. اما به طور خصوصی با اونا که سرشناس بودن من بادا بهوده بدهم یا دویده باشم. زیرا این کار معلمین دروغین داشت کلیسه ها رو نابود میکرد. اما شک خداونده که چونین نبود. اون معلمین که در ارشلین بودن و رسولان و مسیح در برای معلمین دروغین ازداده بودن. و پولوس میتونه بگه که در آی سه اما تیتوس نیست که همراه من و یونانی بود، مجبور نشد که خدنشود. یکی از خمکاران پولوس تیتوس بود که غیریهودی بود و خدن نشده و با او با عشقیم میره و رهبران که در عشقیم هسن و رسولان نمیگن تیتوس باید خدنه بشه. مشخصه که اونا از این معلمین دروغین حمایت نمی کنند. اما مشکل چه هست؟ راهی چهار؟ و این به سبب برادران دروغین بود. کسانی که به شکل مخفیانه وارد کلیسا شدن، تعدادشون اندکه، ایشان را ناغانه در آوردن، این ها واقعا به انجیل مسیح اعتقاد نداشتن، این ها ناغاهانه و پنهانی در آمدن. آمدن تا چه کنند؟ تا آزادی ما را که در مسیح ایسا داریم جاسوسی کنند و تا ما را به بندگی در آورد. یعنی ما را بنده ی رسوم و تشریفات یهود سازند. این معلمین دروغین، این براون دروغین بودن که می گفتن تایتوس باید ختم بشه و رسولان مسیح گفتن مشخصا نه، هیچ نیازی نیست آهی پنج که ایشان را یعنی این برادران دروغی را ایشان را یک ساعت هم به اطاعت در این عم تابع نشدید به این هم که تحصیل باید خدنه بشه. به حرف اونا گوش نکردیم. تا حقیقت انجیل در شما ثابت ماند. پس فلوس رسول انجیل را داره رستگاری از راه نجات و پسیگی به اعمال نیست و اجازه نیدیم عالمین دروغین اون را به نرف بکشن. در این حقیقت بسیار عرضشمنده و باید از اون دفاع بشه. و دست عزیزیم انجیل و این پیام برای ما نیز درستی داره. متاسفانه امروزه نیست کسانی هستن در کلیساها که رفتارشون و تعالیمشون شبیه این برادران دروغینه این برادران دروغین که بیگن تیتوس باید خط نبشه امروزه نیست کسانی در کلیسا هستن که به این شکل این تعالیم اجتباه رو میارن و بسیار محروف هستن گاهی این افراد محروفی هستن و روی انترنت کلامشونو میشنوید و انجیل دروغین رو وعظ میکنند، انجیل تندرستی رو وعظ میکنند و میگن شما نجات میابید تا خدافند شما رو شفا و سلامتی کامل بدهد. اونوان مثال معلمینی هستند که میگن ما مسیحی هستیم و کتاب مقدس رو باز میکنن و حتی مردم اونا رو حمایت میکنن، کمک مالی دریافت میکنن. و اینا زمانی که انجی رو وز میکنن، هیچ اشارهی به طوبه نمیکنن. و میگن شما اگر میخوایی مسیحی بشی ایمان داشت باش که مسیح پسر و خدای زنده است ایمان داشت باش که از رای ایمان بود و نجات میابی. بعد در زبانم بیا خدا و اندا مرا ببخش من گناه کردم و حتی راجب گناه تن فکر نکن و حساس اندو نکن. فقط بعد از من بگو من ایمان دارم که ایزای مسیح پسر و خدای زنده است و بعد خدا یا شکر که من نجات یافتم. نه دوست عزیز شما مسیحی نیستیم. و یا کسانی هستند که همین تعالیم رو در کلاس های آلفا تعلیم میدن. توبهی وجود نداره. شرم و اندوهی بر گناهان وجود نداره. احساس اندوهی بر گناه وجود نداره. فقط اتا بیکت گناهانش اشاره نکرده. توبه نکرده. اون وقت میگی من مصیحی هستم. دوتر اصیس. مسیحیه، واقعی کسی که توبه می کنه، واقعا در یافتی که گناهکاره و توبه می کنه و همین معلمینی که امروزه در کلیسه هستن شبیه اون برادران دروغین هستن که توبه را در تعالیم خودشون رای نمیدن و در مسیحیت را گشودن و بازگردن که هر کسی میتونه وارد بشه بدون اینکه توبه کنه بدون اینکه زندگی گذشتهش را کنار بگذاره بدون اینکه واقعا گناهانش را کنار بگذاره عده زیادی هستن که میگن مسیحیت همینه که تو بگی من به خدا و اندیزهای مسیح ایمان دارم و البته متاسفم که گناه کردن خب همه گناه میکنن اکنون که مسیح شدم میتونم همه گناهان را انجام بدن و همون فیلم ها را تماشا کنم و همون که صافت کاری را انجام بدم که قبلن انجام میدم. نه دوست عزیز، باید توبه کنید، باید گناهان را کنار بگذارید، باید مثل یک مسیحی زندگی کنید. در زمان پولوس میگه من به اینا حتی یک ساعت هم فرصت ندادم و ما نیست، باید همین کار انجام بدیم. حقیقت انژی رو که به شعارت داده میشه، بیان کنید. و خطرناکترین و هلناکترین کاری که ایک واعز میتونه انجام بده اینی که طوبه رو وعز نکنه اون وقت مردم نجات نمی آون یک ایمان سطحی پیدا می کنن فکر می کنن مسیحی شدن در صورتی که دلشون رو وعز نشد ادهی هم استن که انجیل رو وعز می دن و می گن فقط کار مسیحی کافی نیست تا شما رو نجات بده بذارید بلاز تاریخی بی ایک واقع نگاه کنیم در سال 1957 میلادی رؤسای کلیسای مسیح دور هم جمع شدن، شورایی داشتن و بعد در سال 1977 یک الامیهی بزرگی رو به عنوان ناتینگ هام کنفرانس چاب کردن شاید هزار تا از شبانه های کلیسای انگلیس بودن و می گفتن ما انجیلی هستیم، به انجیل اعتقاد داریم ما در اون علامیهی که چاب کردن و آقای جانستاد ایکی از افرادیی بود که در اونجا قرار داشت و این علامیه رو نوشت توریه های متفاوتی در مورد کار مسیح اشاره شده بود منوان مثال دیدی که اکلیس های کاتلوک داره بنابراین مثلا دیدی که آزاد اندیشان دارن و سپس اینا اعلام می کنن که ما تشخیص می دیم که همه این دیدگاه ها دیدگاه درستی هست. یعنی کاملا متفاوته با کاری که پولوس انجام می ده. می گه ما در برابر این بران دروغیم یک ساعت هم فرصت نداده. و این اعلامیه و این کنفرانسی که صورت گرفت به شکل رسمی که متاسفانه کسانه که مسیحی واقعی باشن در کلیس های انگلیس صداتشون بسیار کم هست اما در اون کانفرانس اعلام کردن که هر دیدگاهی راجع به رستگاری کاملا ارزشمنده و اینا انکار کردن که تنها کسی که قادر شما رو نجات بده مرگ مسیح هست پس می دیدید این روزه نیست. ما این معلمین دروغی رو داریم. کسانه که به شکلی شبیه یک مسیحی هستن کتاب مقدس رو باز می کنن، نام شبان کلیسه رو دارن، عنوانی بزرگی دارن، اما انجی رو بشارت نمی دن. اونا به حقیقت وفادار نیستن. و به شما میگن انجیل نه فقط روح شما رو نجات میده بلکه بدلتونو و شما تندرست میشید و شفا میامید و تندرستی کامل و سروت فراوان اما پولوس میگه ما با چینین معلمین دروغینی حتی یک ساعت هم فرصت نمیدیم تا حقیقت انجیل در شما ثابت ماند در آیه 6 و 7، پتروس پلوس به موضوع دیگه یشاره میکنه اما از آنونی که به نظر نرسد که چیزی میباشن، هرچه بودن مرا تفاوتی نیست، خدا بر کسی تبعیث قایل نمیشود پلوس اون رسولان رو کوچک نمیشماره میگه حقیقت به این دلیل حقیقت نیست که پتروس اون رو میگه حقیقت انجیل حقیقت داره به این علت که منشان اون خداست. خدا با نیسایی مسیح اونو گفته. و پتروس درست میگه تا زمانه که به کلام مسیح وفاداره. منظوره پولوس این هست. اما از آنه که به نظر میست که چیزی میباشند. هرچه بودن منا تفاوتی نیست خدا بر کسی تبعیس قاهل نمیشه بده. قدوس عزیز برای شما هم اهمیتی نداره که من شبانین کلیسا هستم. من هیچ اقتداری شخصا ندارم. به عنوان ایک شبان اون چی که من میگم به ضرورت حقیقت نداره اون چی که حقیقت داره اینی که آیا در کلام مکتوبه؟ آیا این در کتاب مقدس هست؟ شما باید کتاب مقدس رو بخونید و با کلام من مقایسه کنید این مثلا بی که پلوس میگه هدچه بودن مرا تفاوتی نیست خدا ورکسی تبعیز قایل نمی شود آیا حقیقت از کتاب مقدس هست؟ این مذهبیه که مهمه. نه کسی که اون رو بیان می کنه. یعنی آنهانه که سرشناسند به من هیچ نفعی نرسانیدند. اونها نیست دقیقا همون مطلبی رو، همون انجی رو بشارت دادن که من بشارت دادم. بلکه به خلاف آن، چون دیدن که بشارت خطن ناشدگان به من سپرد شد، چنان که بشارت خطن شدگان به پتروست اون وقت که دست مشارکت به من دادن آین نوه دست رفاقت به من و بانو با دادن که ما به سوی امتها برویم چنان که اینشان به سوی ختم شدگان دقت کنین چگونه در این جا مشخص شد که انجیل باید به شکل متفاوتی بشارت داده بشه یک گروه یهودی هستن و یک گروه غیر یهودی همون انجیله یک انجیله هیچ تغییر در پیام نیست اما باید به شکل متفاوتی برای اون دلیل آورده بشه به شکل متفاوتی اراعه بشه یعنی یک حقیقت هست اما وقتی که به یهودیان وعز میشه اونو به یک شکل اشاره میکنن وعز میکنن وقتی که به غیریهودیان بشارت داتون میشه چون اونا با یهودیات عاشنا ندارن، با کتاب مقدس عاشنایی ندارن اونا به شکل دیگه براشون انجیل توضیح داده میشه و پتروس برای یهودیان وعز میکنه و پولوس برای غیریهودیان اگر به عمل فصل دو نگاه کنید پتروس هست که در روز پنتاکوز وعز میکنه و موضعی بسیار عالی هست همه به عیرت در میان هران چی که میگه حقیقت داره. مسیح هست. ذات خدایی مسیح هست. مرگش هست. رستاخیزش هست. مرگش برای گناهکاران و نیاز به توبه و عده ی حیات جافدانی برای کسانی که توبه می کنن و مسیح ایمان میارن این مطالب در اونجا فشرده شده اما همینها توضیح داده شده برای کسانی که با عهد قدیم آشنایی دارن همینها دلائلش از عهد قدیم میاد به عنوان مثال مزمور دو، مزمور شونزده و آیاتی دیگه پترس نقل قول می کنه برای یهودیان و پترس با اونا میگه نگاه کنید اون کتاب مقدسی احد قدیمی که به ما داده شده که منتظر مسیحا باشیم اکنون به که ما رسیده اکنون مسیحا آمده این مطالب شما گفته شده نبوت شده و اکنون مسیحا آمده و اینو حقیقت داره پتروس همون انژی رو میده برای کسانی که یهودی هستن، ذهنیتشون یهودیست اصولی دیگه شما پولوس رو داریم وقتی که با آتن میره و شنوندگان اون چه کسانی هستن؟ کسانی هستن که پسمین یهودی ندارن اونا اپیکوریان و فلاسفه یونان هستن کسانی که قدای ناشناختر رو وز میکردن پستش میکردن و وز پولوس و برهانه های کاملا متفاوت از پتروسه وقتی که وز میکنه نقل قول از عهد قدیم نمیکنه چون شنوندگان ما اون آشرایی ندارن و اون حقائق عهد قدیم اشاره نمی کنی. زیرا شنوندگان و غیر یهودیان. و او به وجدان اونها اشاره می کنه. به رفتار اونها و بعد مسیح رو با اونها معرفی می کنه در اون زمینه ای درک اونها. بس تفاوتی وجود دار در شیوه ای که انجیل ارائه می شه. و این نقطه مهم نیست که وعیز انجیل باید اون رو در نظر بگیره. امروز هم به این شکل وضع می شه. کسی که شنوندگی انجیله بستگی به فرهنگی که داره به شیوهی که بزرگ شده به اونشه که انجیل باید بهش وز بشه انجیل و اناسر اصلیش عوض نمیشه اما شیوهی که ارا میشه فرق نکنه بنابراین مثلا شنوندگان مسلمین هستن وقتی که وز میشه انجیل اینا با عهد قدیم عاشنایی ندارن بعد که باید به اینا بگیم که مسیحی که هست؟ اون جزیاتو باید بهشون توضیح بدیم. حقیقتو باید بهشون بگیم. بگیم پیانبران راسین چه گفتن و غیره. و بعد کسا میرادم دیگه اطلاعاتی راجب مسیحیت دارن و شاید مسیحی هستند. توبه نکردن بر قایق اعتقاد دارن فهمی کنن مسیحی هستن و وقتی که اینجی رو میشنوون باید اینا تأکید کنید که باید توبه کنید باید توبه کنید باید اون حیات آسمانی رو تجربه کنید و یا شنیفندگان ممکنه به اقاید قاتلیک بزرگ شده باشن و بعد انجی رو وقتی که به اونا بشارت میدیم باید این مطالب رو اون شکل توضیح بیدیم که اونا درک کنند به اونم مثال به لازه تاریخی جورج ویدفیل و برادر وزلی در ابتدای بیداری روحانی در 1739 در انگلیس زمانی بود که هر مرد و زن انگلیسی فهمی کنند مسیحیه و به کلیسا میرفت زیرا به لحاظ قانون اونا مجبور بودن به کلیسا برند. در کلیسا به دنیا می اومدن، تمید می گرفتن، بزرگ می شدن، در قبرستان و کلیسا خاک می شدن. و همه فکر می کردن مسیحی هست. می دونستن مسیحی که هست، می دونستن خواهد آمد، کتاب مقدس در دستش امود. این حقائق رو می دونستن. و اسم مسیحیتش امود. اکنون ویدفیر و وزلی چه وعز می کنن؟ برادران وزلی چه چیزی رو وعز می کنن؟ ا و اونا در مورد تولد دوباره صحبت کردن. شما مصیرو میدونید، شما میدونید او برای گناهکاران مرد، او میدونید مصیر بسر خداست و جسد بوشید، میدونید که مصیر اصاخیز کرد، اما شما به شکل شخصی حیات نداری، هنوز تولد دوباره رو تجربه نکردی. پس وقتی که دلیل میارم برای کسانی که در کلیز ها بزرگ شدن و نجات نیافتن، دلیل اونا برای اینه که شما هنوز تحول روحان و بعد بین این شنوندگان بزرگ سالانه و بچه ها هستن. پس ما کلاس های تعلیمی داریم برای بچه ها همون انجیل رو در سطح ذهن بچه ها برای شما بحث می کنیم. و تمام این حقائق رو ما در اینجا داریم. پتروس برای امتها یعنی غیریهودیان پولوس برای غیریهودیان. انجیل نجات بخش من شعش خدای زنده واقعی هستم و سه سرچشمه داره احد قدیم خدا و نیسایی مسیحی به شکل مستقیم به پلوس رسید و از این انجیل نجات بخش باید دفاع بشه دینا معلمین دروغین وجود دارن و انجیل بایستی برای شنوندگان وعز بشه با توجب این که درک و پیش فرض ذهنی شنونده چه هست و پرای اون دلیل بیاریم. و دوست عزیزین انجیل قدرت داره تا شما رو نجات بده. اگر واقعا توبه کنین و ایمان بیارین خداوند ما ایسای مسیح شما رو نجات خواهد داد. خداوند ما ایسای مسیح در دل شما کار میکنه و شما رو عوض میکنه. و در درسه بشارتی انجیل وقتی که واعظ عوض میکنه مطالعه رو به شکل ساده توضیح میده تا شما حقیقت رو در کنید و در یابید نیاز دارید تا نجات پیدا کنید و توبه کنید و به خداوند ما ایسای مسیح ایمان بیارید.