00:00
00:00
00:01
Transcript
1/0
گتاب اول سماهل فصل هفت آیه سه چونین میخوانیم سمایل به همه خاندان اسرائیل گفت اگر به تمامی دل خیش به سوی خداوند باز میگردید پس خدایان بیگانه و عشتاروت را از میان خود دور کرده دلهای خود را به خداوند معتوف کنید و تنها او را عبادت نمایید آنگاه او شما را از دست فلسینیان خواهد رهانید پس بني اسرائیل بودهای بعل و عشتاروت را دور کردند و تنها خداوند را عبادت نمودند صندوق عهد نزد قوم بازگشته ابتدا به یک شهری که کهانان در اونجا قرار داشتن و در اونجا بیه ارمتی شد و مجازات بزرگی بر اون قوم فرو ریخته شد اکنون از اون مکان منتقل شده به قریه یاریم و کسی از اون نگاهبانی می کنه و اونا در قریه یاریم هستند به مدت بیس سال. زیرا در این مدت بیس سال سماهل یعنی آخرین داوران ظاهران به قوم بشارت میده و از اونا میخواد که توبه کنند. و بازگردن و در آیه 3 خلاصه وعصای او هست که میگه اگر به تمامی دلقیش به سوری خداوان باز میگردید پس خدایان بیگانه و اشتاروت را از خود دور کرده دلهای خدا به خداوان معتوف کنید و این وعظ او هست مدت این 20 سال و در نهایت در آیه 2 میخونیم که قمبه منی اسرایل بوتها را دور میکنن و تنها خدای زنده رو عبادت می کنند. اونگاه سمایل گفت تمامی اسرائیل را در مصفه گرد آورید و من برای تان نزد خداوند دعا خواهم کرد. دا خداوند اونا را از دست فلسطینیان نجات بده و در آینده وضعیت دنیاوی اونا را بهتر سازد. اما سرانجام عم توبه می کنه و باز می گرده. محتی که گاهی راج به توبه صحبت میشه، حتی در بین مسیحیان تعریف درستی انجام نمیدن. اما در اینجا ما توبهی واقعی رو داریم که به روشنی حتی در این کلام سمایل دیدی میشه. سمایل چونین میگه اگر به تمامی دلخیش به صور خداوند باز میگردید، مناهی دیگه اون اینه اگر میخوایید توبه کنید، اگر واقعاً از ثمیم قبل قصدهایی توبه کنید. این صرفاً یک کلام نیست که بر زبانتون بیا تصمیم فوری باشه نه، واقعاً میخوایی توبه کنید. اگر چنینه توبه شما نه فقط پوش کردنه به چیزهای خطاست بلکه کنار گذاردن اوناست. و از خدایان بیگانه و عشتاروت را از میان خود دور کرده. دلهای خود را به خداوند معتوف کنید. واجه ابرانی این است. دلهای خود را برخی زانید و تنها خدای زنده را پرستش کنید. نه اون خدایان مرده و باطل مثل اشتاروت و بل. یعنی مصمم باشید که برای خدای زنده و نجات دنده خدمت کنید. اون را عبادت کنید. اون را خدمت کنید. و فقط اون را. و این مطلب بسیار عمیق است. من بیا دارم سالها قبل وعیزی بود در مرکز لندن و ایشان وعز میکرد اما دعوت او بسیار سطحی بود سرفن میگفت شما دعا کنید و به خداوند بگید که شما به خداوند ایسای مصیح ایمان دارید و مصیح به جای شما مرد تا گناهانو تون را از میان برداره و بگید خداونده من طوبه کردم تموم شد اون وقت شما نجات خواهید یافت. بدون اینکه احساس شرم کنن برای گناه کارانشون. بدون اینکه احساس پشیمانی کنن. بدون اینکه بگن خداونده من میخوام این گناه رو به یاری تو کنار بگذارم. بدون اینکه بگن من مسئول این گناهان هستم و این گناهان عمدی بود و از روی قص انجام دادم. هیچ کدوم از اینا در وعظ اون شبان وجود نداشت. صرف ان از شنواندگان میخواست که به زبان بیارن که خدا بدن من توبه کردم. وست پس اون واعث نتیجه می گرفت که کار بزرگی صورت گرفت و شما اکنون از نو زاده شدید. به این شکل که واعثان هزاران مسیحی رو گرده هم می آورن و کلیسه ها پر می شه از کسانی که تصمیم دارن مسیحی بشن. اما در عهد قدیم و همچنین در عهد جدی توبه یک موضوع بسیار جدی هست. وقتی که سمایل میگه توبه کنید میگه با تمام دل خیش به صوری خداوند بازگدید. این موضوع بسیار جدی هست. گزشتر و گناهان و گزشتر رو کنار بگذارید. دل خود را آماده کنید و اون را وقف خداوند کنید و تنها اون را خدمت نمایید. و اگر تونین باشه آنگاه اون شما را از دست فلسطینیان خواهد زهانید. اما اون چی که مهم هست در این جا قوم بن ایسرائیل این کار را انجام میدن و درقل اکشریت اونا سرانجام بعد از مدت طولانی وضع سماهل اونا بوتها رو کنار میگذرن سه پس سماهل اونا را دوت می کنه تا مسفه بیان تا خود را به حضور خداوند معرفی کنن و سماهل برای اونا دعا کنه پسانان در مصفه گرد آمدن از چاه آب برکشیدن و آنها به حضور خداون نیخدن و در این روز روزه گرفته درانجا گفتن ما به خداون گناه ورزیده ایم دمین از این که توبه میکنن و خود رو وقف خداون میکنن مشکلات آغاز میشه آیه هفت، چون فلسطینیان شنیدن که بنی اسرائیل در مسفه گرد آمدن، حاکمان فلسطینیان بر سد دیسرائیل بر آمدن. چون بنی اسرائیل را شنیدن، از فلسطینیان به حراس افتادن. آماده ی جنگ نبودن. قومی نبودن که جنگجو باشن، برده فلسینیان شدن و هرشون ظلم و ستم میشه، تحت کنچول هستن و اکنون دشمنان اونا ها، حکمانان اونا ها بر سر اونا ها حمله کردن. یعنی دقیقا در زمان که توبه میکنن و خودتو آماده خدمت خداوند میکنن، حمله شروع میشه، حمله شیطان. اغلب اوقات در زندگی چونینه. ما توحه میکنیم و مشکل پیش میاد. اما این آزمانی هست. آیا واقعا ما به خدا و نعتماد داریم؟ نگاه کنین به پاسخ قوم بني اسرائیل. به جا این که بازگردن به سوی بوتهای بعل و اشتاروت چه میکنن آیه هشت؟ به سماهل گفتند از بلند کردن فریاد التماس برای ما به درگاه خداییمون یهاون بازمه ایست تا ما را از دست فلسطینیان نجات بخشد. از این آیات می تونیم درسی فرابه گریم سماهل قربانیه تمام سوز را اماده می کنه در حاید ده می خونیم که فلسیان نزیک آمدند تا به اسرائیل حمله کنند ولی خداوند در اون روز به قورش عظیم بر فلسینان رد کرد و آنان را آشفته ساخت و از حضور اسرائیل شکست خوردند، فراری شدند پشت کردن به اسرائیل و اسرائیل هم اونها رو شکست داد. زمانه که کار خداوند هست و ما اون رو انجام میدیم این کار باعثی از طریق دعا صورت بگیره و خداوند بگیاری ما خواهد شدافت و دشمنان ما رو فراری خواهد داد. اما تلاش آدمی ضروری هست. کاری هست که بني اسرائیل باید انجام بدن. اونا بایستی به دنبال این فلسطینیان بنن و اونا رو نوود کنن، ریشکن کنن. این تعداد رو ما در کتاب مقدس مرتب داریم. ما نباید مثل کسانی باشیم که مسیحی هستن و میگن خداونده کلیسه رو بیدار ساز، بیداری روحانی بیار و فقط دعا میکنند. هیچ تلاشی انجام نمیدن، هیچ کاری انجام نمیدن. آسینه رو بالا نمیزنند. از همسایگان، از خانومادهای اطراف دیدار نمیکنند. مردم رو به کلیسه دعوت نمیکنند. اینجی رو مرتب بشارت نمیدن. از این تعدل برایستی باشه. ما صرف دعا نمیکنیم بلکه کار رو هم که از دست مون برمیاد انجام میدیم. امچنان که خداوند فلسطینیان رو فراری میده و رد و برق بر اونا نازل میشه و حراسان میشن و فراری میشن اسرائیل هم به دنبال اونا میره و اونا رو شکست میده. کار بزرگ که باعثی در دل مردم صورت بگیره کار خداونده. ما دعا میکنیم برای او خداونده دل اونا رو لمز کن. و در این حال تلاش میکنیم تا دیگران رو به کیلیزا بیاریم. آیه سیز دوازده آنگاه سماهل سنگی بر گرفته آن را بین مثوه و شن و تا داشت و آن را ابنیزر نامید و گفت خداوند ما را تا به دینجا یاری کرده است. ابنیزر یعنی سنگ یاری. ایک سنگی با یاد بوده اون روز بنامی شد. خداوند به یاری اونا آمد. و این آیه به ما یاد آوری میکنه هر بار که خداوند به دعای ما پاسخ میده هر بار که مشکلی حل میشه و حتی زمانی که ایمان آوردیم باعثی گویه سنگی یادود داشته باشیم این پاسخ ها رو فراموش نکنیم اون روز نجات رو فراموش نکنیم خداوند یاری ما اومد خداوند ما زنده است به دعای ما پاسخ داد و حتی کاهی خداوند ما رو فروتن می سازه ما مغرور می شیم به معنویات خودمون خداوند ما رو فروتن می سازه و این هم برکتی هست این رو نبایستی فراموش کنیم برکات ما مسیحیان زیاد هست اونها رو باید بیاد داشته باشیم و درسهایی که از اونها می گیریم در طول زندگی با ما خواهد بود و در اینجا اون رو می بینیم اون سنگ ابن عزر رو که سماهل برپا می داره سنگ یاد بود آی 11 پس فلسطینان مغلوب شده دیگر به قلم رو به اسرائیل داخل نشدن و دست خداوند در تمامی روزهای سمائل برزد فلسطینیان بود در زمانه که سمائل زنده بود و کلام رو بشارت میداد و قوم رو دوت میکرد خداوند نیست فلسطینیان رو برزدشون بود و بعد از اون مشکلات شروع میشه و امی شکل اون ذات قدیمی که در ما هست دوست عزیز چگونش زعیف می شه و شکست می خوره از خاندن کلام محبت به مسیح مشارکت و دعا کردن با خداوند نزد خداوند و این تمرین های معنوی رو بایستی مرتب تکلار کنیم اونا رو کنار نک ذاریم و تقریبا هر بار که ما به اون گناه بزرگی میفتیم به خاطر این که این تمرین های معنوی رو کنار گذاردیم. این ها منشه قدرت معنوی ما هست. نباید اون ها را هرگز فراموش کنیم. هرگز اجازه ندیم. هیچیک از ما هرگز تصور کنیم که ما قدرتمند هستیم که بتونیم در برابر چونین وسه وسه های بیستیم. ما نیاز داریم. به فیض خداوند که روزانه به ما برسه. از طریق دعا، از طریق متعالی کلام و مشارکت با خدای زنده. آی پونزه، سمایل در همه ایام زندگی خود بر استرائیل داوری میکرد. او همه ساله مسیر بطئیل، جلجال و مصورات دور میزد. یعنی به مدت طولانی قوم رو داوری میکرد. فصل هشته اوم آیه اول چون سمائل سال خورده شد بیش از شهست سال البته نداره ادامه آیه بسرانش را بر اسرائیل داوران ساخت نه این که جایگوزین او باشن و البته بونا مسئولیت خدمت در اون معبد رو نداد چنان که ایلای داده بوده. بس نام پسرانش رو داریم یوئیل و عبیا و به نظر میرسی که قبل از این که سمایل اونا رو به این مقام برسونه اونا چندان شرارتی رو از خودنشون نداده بودن. مشاخصه که سماهلی که از قهرمان های ایمان هست در مورد او هیچ مطلب منفی گفته نشده در کتاب مقدس و میشه تصور کرد که فرزندان او قطمن توسط او اصلاح شدن و به نظر میرسه که تا قبل از این که به عنوان داور انتخاب بشن چندان به خطا کشیده نشده بودن اما ضعیف هستن در وای سه میخونیم پسران سماهل به راهای او سلوک نمیکردن بلکه در پهی صود نامشروع منحرف شده رشوه می گرفتن. سمال اونها رو منقاط اطراف می فرستاد و موضوعهای مختلف بین مردم رو در موردشون داوری می کرد. در نایه که چندان جمعیتی درش نبود برشبع به ویژه به ما گفتی شده که اونها به دنبال صود نامشروع بودن رشوه می گرفتن. بدون مال پول بودن. عشق پول در دلشون بود. و چون رشوه می گرفتن، ادالت رو مختوش می داشتن. بسیار عصفباکه. با چونان پدری، چونین فرزندانیم. اما نباید استماعات رو با ایله مقایسه کردن. من بیاد دارم سالها قبل در این کلیسه جوانی بوده که شبان کلیسه های دیگهشو در جای از انگلیس و من به اون کلیسه رفتم و ایشون رو دست برو گذاردیم و ایشون شبان اون کلیسه ها شده و به نظر میشود که ایشون خود وقف کار خداوند ساختم و ایشون به لحاظه الاهیاتی به انحراف کشیده نشده اما بعد از مدتی ما دریافتیم که کلیسه هایی هم رشت شده و مشارکت داره که به اصول کتاب مقدس چندان پاید بند نیستن سهالی بود که به چلت این کار را انجام داده؟ مشخص بود بخاطر این که فردا مهمه باشه دیگران با اهمیت بدن او رو در کنفرانس های خود دوت کنن او نام و عنوانی پیدا کرد و متاسفانه اون شبانه جوان در طول زندگیش و تا زمانی که بازنشسته شد محکم برای کلام و خداوند نیستاد ما نمیدونیم که این فرد به این شکل ممکنه رفتار کن و همین شکل سماهل هم نمیدونید فرزندانش به چه شکلی عمل میکنند ایک از ترفندهای شیطان این از که دست عزیز در سر راه شما یک برکاتی رو میذاره چیزهایی که ممکنه شما تصور کنید اگه اونها رو داشته باشید زندگیتون بسیار بدر میشه اگر ذره ای از اون اصول مسئلیت پایین میاید این همیشه در زندگی روی میده این ای که از ترفند های شیطانه تا شما رو به زمین بزنم. لذا بایستی بسیار مراقب باشیم. آیه چهار پس مشایق اسرائیل جمع لگی گرد آمده نزد سمائل به رامه رفتند. و اون رو گفتن اینکه تو پیر شده ای و پسرانت به راهای تو سلوک نمی کنند و سکنون برای ما پادشای برگمار تا همچون همه اقوام دیگر ما را داوری کنند البته پسران سمائل فقط داوران برای اون ناهی هستند و میشون اونا رو کنار گذاشت و کس دیگه ای رو به جای اونا قرار داد فقط به خاطر دو نفر که کارشون را درست انجام نمیدن نبایستی کل سیستم ترکراسی را کنار گذارد. اما بني اسرائیل به دنبال پادشای هست و صرفن دنبال ایک اوذربهانه هستند. مشخصه که این یک اوذربهانه هست. کل اداره قوم من اسرائیل تا این زمان توسط داوران بود. داوران همیشه قوم رو نجات میدادن. اما کلید اصلی این آیه در پایان آیه است تا همچنان همه اقوام دیگر ما را داوری کند. اونا به دنبال پادشای هستند تا مثل اقوام اتاوش و مثل کنانیان باشند پادشای اونی که قدرت دارند جلال و جبروت دارند و کسانی که نزده سمائل میاند مشایخ اسرائیل هستند اونا از این که مشایخ اسرائیل هستند رازی نیستن. میگن اگر پادشاهی باشه ما صاحب منصبان میشیم. قدرت ما در اسرائیل بیشتر قاهه شد. قناعی بزرگ قاهیم داشت. خادمینی زیر از دمون قاهن بود. شاید اینا در ذهنون مشایق هست که میان و به سماول میگن ما میخواییم مثل همه اقوام دیگه باشیم. و عضر بهانه اونها این بود که پسران ساموال فرد افراد سالهی نبودن. در تصنیه فصل 17 موسى نبووت میکنه که اونا پادشای رو انتخاب خواهند کرد. دمانی خواهد آمد که اونا خواهند گفت ما هم پادشای میخواییم. اهمیت این واقع برای ما این است. چیزیه که گاهی مسیحی ها نمتاسفانه به این اشتباه میافتند و میخواند کلیسای داشته باشند که در اون یک سیستم بزرگ وجود داشته باشند. در تصنیح چی میخونیم؟ چون به سرزمینه که یهو و خدایتان به شما میدهد درایید و آنرا به تصرف دراورده دران ساکن شوید و بگویید ما نیست همچون دیگر اقوام پیرامون ما پادشای برخود بگماریم دران صورت حتما پادشای را که یهو و خدایتان برگذیند برخود بگمارید. ای که از برادرانتان را برخود پادشاه بسازید مرد اجنبی را که از برادرانتان نیست نمی توانید برخود بگمارید و چون اون پادشاه بر تخت بنشینه بایستی رونوشتی از شریعت رو که لاویان در دست دارن و توماری برای خود بنویسه و تمامی روزهای عمرش آن رو بخانه تا بیا موزیک از یهون به خدای خود بترسه مشخصاً چونین درخواستی کاملاً اشتباه بود. اونا تابق نون از زمانی که از بندگی مصر آزاد شده بودن توسط خداوند پادشاهی می شودن. هر زمان که در گناه می افتادن و خداوند اونا رو مجازات می کرد دعا می کردن و داور اینیست خداوند برای او می فرستاد و به اونا یاری می رسوند. اما اکنون اونها میخوان مثل اقوام دیگه باشن. گاهی کسانی هستن در کلیسا که میگن من میخوان نماینده خداون باشم، شبان کلیسا باشم. اما میخوان به شکلی باشم که دیگران متوجه من بشن. لباس جالب با پوشم. توی کلیسا موسیقی داشته باشم. به شکلی کارها را انجام بدم که شبیه تاعت باشه. مردم جزبشن. مثل همه اقوام دیگر. مثل مردمی که در اطراف ما هستن یعنی میگن ما دیگه نمیخوایم مجزا باشیم نمیخوایم مثل قوم خداون باشیم به کلام خداون اعتماد داشته باشیم از برنامه او پیروی کنیم خیلیر ما به دنبال این هستیم که شبیه اخفام دیگه باشیم و شیطان هم تلاشش میکنه تا کلیسا رو به این شکل منحرف کنه تا شبیه دنیا گردند آیه شیش، اما اینم در نظر سمائل ناپسند آمد. این به این علت نیست که سمائل ناراحت شده که او رو دیگه به عنوان داور نمیخوان. بلکه او نراحته چون اونا خداوند رو نمیخوان تا بر اونا پادشایی کنه اونا نمیخوان تحت پادشای خداوند باشن و با کلام خداوند هدایت بشن بلکه کلیسای دنیاوی میخوان اما اینم در نظر سمائل ناپسند آمد که گفتند به ما پادشایی بده تا ما را رهبری کند سمایل نرز خداوند دعا میکنه اما مطلب قریبی رو میده خداوند او چونین میگه با آواز و قوم درانچه به تو میگویند گوش فراده زیرا آنان تو را رد نکردن بلکه مرا رد کردن تا بر ایشان پادشایی نکنن بنی اسرایل تصور میکردن اونا سیستم داوری و قضایی رو دارن رد میکنن اونا تصور میکنن داورو ویا داور قوم را رد میکنن اما این سیسیم و خداوند قرار داده بود این کلام و خداوند بود و با این کارشون در حقیقت خداوند را رد میکردن بلکه من را رد کردن تا بر ایشون پادشاهی نکنن اونا داشتن باز میگشتن به بود پرستی و نمیخواستن تا خداوند با کلامش مانه اونا بشه و دنهات خداوند میگه بگذارید تا پادشاهی داشته باشن اکنون ما به پایان دوران داوران میرسیم و ابتدای دوران پادشاهان و این دوران پادشاهان تا زمانی که قوم بنی اسرائیل کاملا رد میشه ادامه داره و بعد چار ست سال بین دو دوره احده قدیم و جدید هست و آمدن و خداوند مایسای مصیب نسه های از پادشان خواهد بود و این نسلی هست که پادشاه میخواد و خداوند اجازه داد تا پادشاه خود رو داشته باشند و این یکی از اصرار کتاب مقدس هست دوست عزیز اگر من و شما به عنوان یک مسیحی به خطا بریم و راهی رو که خود انتخاب کردیم در یک زمینه بسیار مهم در اون مسیحی حرکت کنیم وانچولا که میدونیم اراده خداونده کنار بگذاریم و راه خود رو برگذینیم تصویر نکنید که خداوند مانع شما میشه و جلوه شما رو میگیره به ضرورت تونی نخواهد بود اراده خدای زنده شاید این باشه که شما از اون مسیر اشتباه حرکت کنید اون راه خطا رو برگذینید و سرتون به سنگ بخوره به هاشو بپردازید و به این شکلی که خداوند شما را درس قاعد داد قبل از اینکه شما را بار دیگه بازگردونه به اون راه باریک اما اگر شما در این زمین اصرار ورزید ممکنه خداوند شما را در اون مسیر تا مدت طولانی ره کنه این درس ها را ما هست تاریخ عهد قدیم فرا مگیریم. لذا دوست عزیز بسیار مراقب باشید. در هر زمینه ای دعا کنید و خداوند و اراده او در زندگی شما اجرا بشه و شما از اصولی که در کتاب مقدس هست و فرا مگیرید پیروی کنید و اونا را در زندگی خود به کار بگیرید. خداوند اجازه میده اونا به راه خطایی برند. انتخاب خودشون را برگذیرند. پادشایی را انتخاب کنند. مفسرین مطالب غریبی دیدن مورد پادشاهی در اسرائیل میگن. به نور مثال میگن خداوند بود که با اونا پادشاهی رو داد پس این چیه خوبی بود. و به همین شکل میگن ما باید در کلیس آباد یه سیستم متشکل بزرگ رو داشته باشیم. اکفند بسیار بزرگ در بالا و که تعداد زیادی از کلیس ها رو کنترول میکن. اونا میگن خداوند پادشاه رو به قوم من اسرائیل داد و داوری که نارگزارده شد داوران لازم نبودن در صورتی که خداوند در خشم خودش پادشاه رو و اونا دار تا اونا تعلیم بده و نه فقط اونها رو بلکه ما رو نیز کلیسیات جدید رو تعلیم بده که به راها و او محکم بچسمیم من میگه دارم چند سال قبل ایکی از شبانهای کلیسایی تعمیدی چونین میگفت ای کاش ما یک شورای کلیسایی داشتیم و میتونستیم یک سری مساحل رو در اون جا حل و فرض کنیم به جایی که مستقل باشیم و ایشون درک اندکی داشت از مسئولیتهای کلیسا و شبان کلیسا و اینکه جبون خداوند کلیسا ها رو اداره و نظارت میکنه بله کسی ممکنه به همین آیات نگاه کنه و بگه ما میتونیم کلیسا ها رو به شکل متشکل در بیاریم همه به هم وست بشیم، ایک صدایی داشته باشیم کسی تمام کلیسه ها را اداره کنه و همه زیر ایک چت بزرگ باشیم و با یک عنوان فعالیت کنیم و به این شکل میتونیم کلیسه های کوچک رو بهشون کمک کنیم و صدای ما قوی تر بشه، متحد بشیم همه کلیسه ها متحد بشن و به این شکل فعالیت کنیم و به نظر میرسه که این نتیجه بسیار آلیه هست و متاسفانه این شیوه تصور و تفکر دنیاوی هست. همه تصور میکنن آنجایی که بزرگتر هست بهتره. این شیوه در دنیا ممکنه درست کار کنه. اما کلیسای خدابند مایسای مصیح و اداره و نظارتش کاملا متفاوته با شرکتهای دنیاوی است. خدای زنده همه چیز رو تحت کنترول داره و از اونا مراقبت میکنه. و فقط لازم شما به تاریخ کلیسه نگاه کنیم تا ببینیم که چگونه اون کلیسه هایی که به شکل بزرگی بودن یکی بعد از زیگری وارده اشتباهات الهی شدن اشتباهات الهیاتی گشتن قربان مثال پرسپیتریان ها به خطا کشیده شدن و سقوط کردن و گروه دیگه ی جای اونها رو گرفت و بعد اونها به خطا کشیده شدن و سقوط کردن و گروه دیگه ی جای اونها رو گرفت وغیره و از همه مهمتر کلیسه های کاتولیک روم به معنی از این که ما به قرن شیشه میلادی میرسیم میبینیم که خطا و اشتباه وارد اون میشه و ابدل میشه به سده مسیح آینو پس حال آوازشان را بشنو فقط به تحکید با آنها حشدار بده و ایشان را از رسم پادشاهی که برای آنها حکم قاعد راند آگاه ساز در اینجا ببینیم که خداوان در خشم خودش با آنها پادشاهی میده و سماهل کلام و خداوند و اونا میگه و میگه رسم پادش هایی که بر شما حکم خواهد راند این خواهد بود که بسرانتان رو گرفته ایشان رو بر عرباهای خود خواهد گماشد و سواران خود خواهد ساخت و پیش ها پیش عرباهای خواهد داوید و برای خود سرداران هزار ها و سرداران پنجاها بر خواهد گماشد و دختران تنها نیز برای عدکشی و آشفزی و نانوائی خواهد گرفت. اون مثل سمائل نخواهد بود. بلکه تمام دارائی شما را به کنترول خودش در میاره. بهترین مذرعه ها، تاکستان ها و باقه های زیتونی شما را گرفته به درباریان خود خواهد داد. بادش های شما مثل سمایل نخواهد بود. اون ارتشی خواهد داشت و شما رو کنترول خواهد کرد. دهی که غله و تاکستان های شما رو خواهد گرفت. غلامان و کنیزان شما و بهتران مردان جوان و اولاهایتان را برای کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود به کار خواهی خود سماهل با اونا هشتار میده، مالیات خواهد اومد و اندک نخواهد بود. هران چرا که دارید از شما خواهد گرفت و همه خادمینون خواهید شد. آی هیجده، در آن روز از رست پادشاه خود که برای خیشتن برگوزیده اید، فریاد برد خواهید آورد. اما خداوند در آن روز شما را عجابت نخواهد گرد. اما قوم از سنیدن سخان سماهل صد بازدند و گفتند خیج نه بلکه می باید بر ما پادشای باشد تا ما نیست همچنون تمامی اقبام دیگر باشیم و پادشای ما ما را داوری کند و پیشا پیش ما بیرون رفت جنگ های ما را به جنگ گرد اونا میگن ما این ارتش رو میخواییم. ما این پادشاها رو میخواییم. مهم نیست که فرزندان ما سرباز بشند. اما بگذار تا مثل قوم های دیگه باشیم. چون سمائل تمام سخنان قوم را شنید. آنها را به گوش خداوند باز گفت و خداوند به گفت آواز ایشان رو بشنو و پادشاهی بر ایشان نصب نماه. در فصل بعد و در مطالعه بعد خواهیم دید که پادشاه ایونها داده خواهد شد. اما او هیچیک از خصوصیت یک پادشاه راستین رو نداشت مگر یک خصوصیت را. ظاهر او ظاهر بسیار عالی داشت قد بلند آنچه که می شود دید و تحسین کرد آنچه که به چشم زیبا بود از هر آنچه که جسمانی و نفسانی و دنیاویست فاصله بگیریم بلکه اعتماد ما به کلام خداوند باشه و از اون درست بگیریم و به دنبال مشارکت با خدای زنده باشیم
نظارت بر خانه خداوند
Series اول سموئیل
Ruling the House of God
Sermon ID | 102424551516600 |
Duration | 30:07 |
Date | |
Category | Midweek Service |
Bible Text | 1 Samuel 8 |
Language | Persian |
Documents
Add a Comment
Comments
No Comments
© Copyright
2025 SermonAudio.